فرشتگان و ملائکه بصورت تخصصی فعالیت می نمایند. بطور مثال فرشتگان معظم عزراییل، جبرائیل، اسرافیل و میکائیل هر یک در یک زمینه تخصصی فعالیت می نمایند. حال آنکه اجنه علی الخصوص شیاطین بصورت قومیتی چونان انسان ها در گذشته زندگی و فعالیت می نمایند.
ملائکه بسیار وظیفه گرا و مسئولیت پذیر می باشند، این ویژگی ذاتی می باشد و لذا احتمال بروز خطا در انجام وظایف و مسئولیت هایشان نادر می باشد.
ویژگی مهم ملائکه و تمایز جدی آنها با انسان ها این می باشد که قدرت تمیز بسیار بالاتری نسبت به انسان در تشخیص حق و باطل، سره از ناسره، درست از نادرست، یا انتخاب بهینه دارند. بعلاوه براحتی می توانند به آنالیز و بررسی تاثیر اشیاء، کردار یا اعمال را بر انسان ها بپردازند و نافع یا غیرنافع بودن آن بر عموم انسان ها را تشخیص دهند.
ملکوت، به سبب قدرت تمیز بالا و نیز داشتن قدرت امکان پیش بینی آینده، نتیجه گرا می باشند. نزد آنان، هدف وسیله را توجیه می نماید. چون انسان ها مقید به لیستی از گناهان نیستند. تفاوت ها را باید متوجه شد!
ملائکه با هیجانات کاذب، سرخوشی های بی سبب نفسانی و مادی در انسان بشدت مخالف هستند اما با شاد زیستن، خرسند بودن (قناعت همراه با آرامش) کاملا موافق هستند.
ملکوت فضولی را دشمن می دارد. معتقد به علم نافع می باشند.
ارواح قادر به درک، تعقل می باشند اما قادر به تکلم، تاثیرگذاری نمی باشند. همه احضار ارواح و امثالهم کذب ست یا اجنه خود را جای ارواح جا می زنند.
روح همزیستی مسالمت آمیز با موجودات زنده خاکی و آتشی پیدا می کند، ازین نظر مشابه حیواناتی ست که همزیستی مسالمت امیز با حیوانات دیگر پیدا می کنند.
عامل وحدت هستی، روح می باشد. باعث پیوستگی و وحدت این دنیا می باشد.
ملائکه در بُعد دیگری هستند، امکان ظهور جسمانی ندارند. اما امکان تَمَثُّل آری. برای کسانیکه آجنا یا چشم سوم آنها نیمه باز باشد. در بعضی موارد دیگر چون داستان ابراهیم و لوط، از تعبیر رسل و رسول استفاده شده، در اینحالت منظور انسانهایی می باشد که حامل پیام های ملکوت بوده اند با الهام نه وحی.
اگر فردی در تخیل یا تصور خود، فرشتگان را بالدار فرض نماید، تمثل به همان صورت خواهد بود!!! تجلی و ظهور در عالم شهود و امکان، مطابق با توقع و انتظار شخص در محدوده خیال وی روی می دهد.
معراج رسول الله، جسمانی نبود، بواقع بُرونفکنی روحانی بود. اگر ایشان با بُراق سفر کرد، بواقع از ابزار آشنا در محدوده تصور و خیال وی بهره جسته شده، جز این نبوده ست.
یکی از توانایی های اجنه شیطانی در رابطه با انسان، ایجاد وسوسه ست. وسوسه بواقع مانند یک جرقه فکری است که از طریق روح به انسان تزریق می کنند. البته در مسیر اشتباه و شیطانی. یک سر نخ فکری است، حالا انسان بعد از آن خودش آن سرنخ فکری را ادامه داده و فکرهای آتی و ادامه آن را انجام میدهد. الهام نیز بطور مشابه اما مخصوص مردان حق می باشد. بخشی از قوه خلاقیت ست.
شیاطین جن، قادرند در اعمال ناخودآگاه انسان تصرف نمایند. این توانایی علی الخصوص در وضعیت های احساسی شدید، همچون هیجانات، بسیار تقویت می گردد.
اجنه همچین قادر هستند بر برداشت احساسی انسان ها از یکدیگر علی الخصوص برداشت در برخورد اول که بسیار حائز اهمیت ست تاثیر قابل توجهی گذارند، این از جمله شئوونی ست که در انسان ناخودآگاه و توان تصرف در آن دارا می باشند.
علمای شیعه، ادعا میکنند جنیان مسلمان همه شیعه می باشند، همینطورست اما شیعی بودن آنان بسیار شبیه تر به سنی ها می باشد تا ما. بنده به قران ارادت عمیق دارم، در عین این ارادت عمیق مرا از بوسیدن آن به جد منع می نمایند، همچنین در بارگاه و زیارتگاه ها.
هر چه روح افراد پلیدتر و شرورتر باشد، شیاطین امکان کنترل بیشتر آنها را دارا می باشند و با آنان قرابت بیشتری دارند.
اجنه بصورت قومی، قبیله ای زیست می نمایند، بخشی در اقطار زمین هستند و بخشی در آسمان و دیگر جایگاه ها، اما جنود شیطان قدرت اتحاد بسیار بالایی دارند که این تعبیر در قران آمده ست.
یکی از تاثیرات که اجنه قادر به تولید آن هستند، الکتریسته ساکن می باشد. علی الظاهر جنس آنان تقریبا مشابه آن باید باشد.
شیاطین دشمن ما انسان ها هستند و ملکوتیان در راس آنها رب، دوست ما انسان ها.
اکنون گردن ابلیس زده شده، آن شوکت و قدرت سابق ندارد، زنده ست اما مهلت وی به اتمام رسیده. تا پیش از این بر شیاطین تلاش برای گمراه ساختن شما انسانها تکلیف شده بود اکنون بار تکلیف برداشته شده.
وحی دارای تُن صدا، لهجه، نوع و شیوه بیان می باشد. می تواند چون صدای زن یا صدای مرد باشد یا حتی صدای یک آشنا، تقلید دقیقا نحوه بیان وی. وحی بی شباهت به صوت، فقط از یک گوش شنیده می شود.
] بسیار بسیار مهم، میوه کتاب [ کل سخن ملکوت غیررسمی اینست، ای انسان ها! اکنون بالغ گردیده اید، بیایید با همکاری هم تلاش نماییم زمین و دنیای بهتری بسازیم!! در گذشته ، با انسان ها، به مثابه کودک، رفتار. با ترساندن حتی رعب رام شان می نمودند. انسان ها آمادگی بیشتری برای مطیع بودن داشتند. اکنون آن تحکم کمتر شده، ترساندن با رعب نه تنها پاسخگو نیست بلکه حتی تاثیر و کارکرد منفی پیدا کرده !تقریبا اکنون بالغ شده ایم، سخن از همکاری با هم هست!
هاتفی از ملکوت می فرمایند:
تنها متد ما ملکوتیان، آنالیز تاثیر یک فعل یک کردار یا شئی بر شما انسانهاست، یا می پسندیم یا نفی می کنیم یا الزام با بهبودهایی در شیوه انجام آن یا بهره جستن از آن. تمام. والسلام.
اهم نزد ملکوتیان تاثیر آن بر ما انسان هاست. دقت نمایید!!!
نکته بسیار مهم و کاربردی: از ملکوت غیررسمی می فرمایند کیفیت وحی به درجه قرب الهی رابط وحی وابسته هست که همواره دارای نوسان و همچنین دارای روندهای طولانی مدت و کوتاه مدت می باشد بعلاوه کیفیت وحی به میزان خرد شخص و باورهای وی نیز بطور کلی وابسته می باشد!