بحثهای عقیدتی

از جمله مباحث بسیار مهم می باشد. بخشی از هر دین حق، بالتبع اوامر و نواهی اخلاقی می باشد. اسلام نیز به همین ترتیب. اما فقه اسلامی این اوامر و نواهی اخلاقی را بعنوان احکام ثابت و لایتغیر اسلام تحت عنوان محرمات وارد خود نموده ست. بدین ترتیب هم دایره محرمات بی دلیل بسیار گسترش یافته و هم بروزرسانی دین که امری فردی می باشد را لایمکن نموده ست!!!

اوامر و نواهی اخلاقی چون حجاب و متعقلات آن تحت مبحث عفت، چون منع تبرّج، منع زینت آویختن، منع آرایش و ... همه و همه جزء اوامر و نواهی اخلاقی اسلام می باشند که جزء دین اسلام بوده و تشخیص آن با خود فرد می باشد. در اوامر و نواهی اخلاقی باطن احکام همان لزوم رعایت عفّت را باید دریافت، بسته به شهر، شخص و مکان و زمان دارد. این وابستگی موجب می گردد نتوان مرز و حدود دقیق چون مرزکشی فقهی برای آن مشخص نمود.

مبحث دروغ های مجاز در فقه اسلامی را مطالعه فرمایید، این اباحه گری می باشد، بسیاری موارد دیگر سختگیری های بی مورد و بی دلیل در جهان امروزی!!! دخالت فقه در حوزه اخلاق اسلامی و فتوا دادن و مرزبندی مشخص خطایی بزرگ و فاحش ست و این امر را بشدّت ملکوت تایید می نمایند!!!

ملکوت بسته به شخص، گناه بودن یا نبودن افعال شخص را قضاوت می نمایند و اینکه آیا اوامر و نواهی اخلاقی رعایت می گردند یا نه؟

سوره بقره آیه 173، محدوده حرام های تشریعی اسلام را بطور دقیق و با انحصار مشخص نموده ست. افزودن به آن نیازمند برهان و دلیلی قاطع می باشد!!!

ملکوت غیررسمی می فرمایند فقه فقط در زمینه تعیین ترتیب و موالات کاربرد دارد!! انحرافی بزرگ با تداخل با دستورات اخلاقی اسلام ایجاد گردیده ست.

 

اما مبحث دیگر، استادم که رجعت ایشان به حضرت عیسی علیه السلام می رسید، معتقد به نوعی اومانیزم الهی بود که در آن انسان مرجع مشروع امر محسوب می گردد. به دلایل متفاوت، اولا سجده فرشتگان بر وی، سجده معنای کرنش در مقابل امر و صاحب امر در برابر نوع انسان می دهد. دوم در آیه 173 سوره بقره با لغت إِنَّما که انحصار را می رساند، گوشت مردار، خون، گوشت خوک و آنچه نام غیرخدا هنگام سر بردن آن برده شده حرام گشته. تنها این حرامها با انحصار إِنَّما ریشه در شعائر دارد و ثابت هستند. شمولیت بیشتر محرمات نیازمند برهان می باشد.

اضافه کردن به دایره حرمت بی دلیل، مایه عذاب انسانها می تواند باشد، در سوره مائده آیه 26، برای مجازات بنی اسرائیل به دایره حرمت بنی اسرائیل افزوده گردید.

دلیل دوم اجازه اجتهاد به علما دادن می باشد، بنابراین انسان مرجع مشروع امر می باشد، بشرط و شروطها، شروط عبارتند از اول آنکه آن امر ارتقاء مشروع باشد نه مبتذل، همچنین دارای شمولیت باشد، و سوم آنکه برگرفته از قاعده زرین تعمیم یافته باشد.

یک حکم هرچه شمول کمتری از قاعده تعمیم را شامل بشود به نقص و شیطنت میدان داده ست.


آیه 24 سوره ابراهیم

أَ لَمْ تَرَ کَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَيِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ

آیا ندیدی خدا چگونه مَثَل زده: سخنی پاک که مانند درختی پاک است که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است؟

دینی که بنده می پرستم، اصلها ثابت اما فرع آن به درازا و پهنای آسمان می شود. هر روز از آن میوه های شیرین می توان چید. اموری چون میثاق حقوق بشر که به جهان شمول می باشد، مطابق با قاعده زرین تعمیم یافته می باشد، خدایی محسوب می گردد و به انسان اجازه حکم گذاری می دهد.

 

 

ملائکه از جانب پروردگار می گویند:

برای ایجاد یک هویت جدید از جمله یک دین جدید لازم است مرزهایی را مشخص کنیم. این مرزها شامل روش عبادت، شکل و صورت ظاهری، نوع و رنگ لباس و غیره می باشد. اما با تمکن یافتن آن هویت قرار بر همزیستی مسالمت آمیز با هویت های دیگر می باشد. این مسئله یکی از رسالت های دین اسلام بوده است.

امروزه اکنون اراده پروردگار بر وحدت، همدلی و همزبانی میان هویت های مختلف قرار گرفته ست. هدف کم رنگ نمودن مرزهای فرهنگی و هویتی می باشد.

 

امر به معروف و نهی از منکر آن هنگام ثواب فراوان دارد و در ردیف جهاد فی سبیل الله می باشد که مظلومانه برای دفاع از حقی، در برابر ظالمی قدرتمندتر از خود باشد، ملکوت این پاراگراف را کاملا تایید می نمایند.