اعتقادات شیعه: امام حسین (ع)

ائمه اطهار علیهم السلام نیازی به تولد و شهادت ندارند. البته خوب ست در تولد و شناخت تلاش در جهت کسب معرفت بیشتر ایشان انجام گیرد. تنها استثناء امام حسین علیه السلام می باشند. برای ایشان اندوهگین بودن جزء سیره اهل بیت می باشد. برای همدلی کردن با مظلومین عالم و خصم بودن با ظالمان.

امام حسین علیه السلام، انقلاب نکرد، ایشان درس فتوت و جوانمردی به همه آموخت، آنانکه دیگران را اجبار نمایند که برای شان به وهله مرگ بیفتند باطل هستند.

 

بار اصلی گناهان ظلم به دیگران می باشد که حق الناس محسوب شده و با عزاداری بر حسین بخشوده نمی شود. عزاداری بر حسین قصد برای توبه و عزم بر برگشت در نظر گرفته می شود که می تواند مسبب بخشش اندکی از گناهان باشد. در صورتیکه عزم جدی نباشد و تحقق نیابد، آن بخشش بی اثر خواهد گردید.

 

سزاوارست که انسان رقت قلب داشته باشد اما دچار احساسات نشود. متاسفانه امروزه عزاداری ها سمت و سوی بازی با احساسات و خالی کردن هیجانات چون کاباره ها را یافته ست. مهم ست که با حفظ شخصیت عزاداری نمودن. حسین علیه السلام سگ، کلب نمی خواهد، غلام و نوکر نمی خواهد، آزاده و آزاده طلب، انسان بر مدار حق می خواهد، آقا و باشخصیت می خواهد.

 

چرخه هایی داریم، شمر و یزید زمان همیشه هست. حسین زمان هم هست. سفیانی ها، نفس زکیه ها هم چرخه هایی تکوینی هست که در طول تاریخ همواره روی داده اند، چون یحیی و عیسی علیه السلام، امام حسین علیه السلام بعنوان نفس زکیه و ...

 

امام حسین علیه السلام، سرنوشت برادرشان امام حسن علیه السلام را مشاهده کرده بودند. با وجود صلح و سازشکاری، باز هم ایشان را شهید نمودند. سرنوشت بهتری در انتظار ایشان نبود. ترجیح دادند در آخر عمر عزتمند، مرگ را دریابند و شهادت را انتخاب نمودند. ایشان فاتح گردیدند، واقعه کربلا بطور جدی پایه های حکومت اموی را سست و سبب شورش های متعدد بر ضد حکومت مرکزی در شام گردید. به آن جاه و مقام و تمکن سابق هیچگاه بعد از عاشورا دست نیافتند. آه مظلوم گریبان شان بدرید.

 

در باب زیارت عاشورا، مصلحت ایجاد می کند بندهای نهایی مربوط به لعن و نفرین خلفا چه سند داشته باشد و چه نداشته باشد، دیگر خوانده نشود و از آن حذف گردد.

 

بنده معتقد به همچون امام حسن زیستن، جوانی کردن و همچون امام حسین مردن، پیرمردی کردن می باشد.