ذائقه ترس[1]

ما بچه هایمان را با ترساندن و با ذائقه ترس کنترل و بزرگ می کنیم. ترس مهمترین و کارآمدترین ابزار کنترل انسان می باشد. حکومت های دیکتاتوری با ابزار ترس و ارعاب بر مردم حکومت می کنند. ما را در بچگی از گمراه شدن، عدم عاقبت به خیری و کافر مردن، جهنمی شدن، مضرات مصرف مشروبات (فقط بعنوان مثال)، مضرات ماهواره و شبکه های اجتماعی و ... می ترسانند.

 

ترس ذائقه مفیدی برای حفظ انسان در دوران بچگی و نوجوانی است. قبول کنیم که اشتباه کردن و کسب تجربه از آن هم بخشی از لذت جوانی است. ما با ترس های دوران کودکیمان بزرگ می شویم و در بزرگسالی با آن شخصت پیدا می کنیم. در حالیکه دیگر اینقدر توانا و عاقل شده ایم که دیگر به بعضی از آنها نیازی نداریم. این ترس ها در بزرگسالی می تواند سبب کر، کور یا فلج شدن انسان گردد. بعضی از ما، از ترس گمراه شدن، جهنمی شدن، گوش هایمان را محکم می گیریم تا مبادا سخنان نو و گمراهانه دیگران را بشنویم. این کر شدن، در بلاک کردن، در عدم فعالیت در شبکه های اجتماعی و ... نمود پیدا می کند. آیا در بزرگسالی برای خودمان صلاحیت شنیدن سخنان مختلف و درست تصمیم گرفتن را قائل نیستیم؟ آیا در بزرگسالی هنوز احساس ناتوانی دوران بچگی امان را داریم که می خواهیم کر بمانیم؟ کی می خواهیم قبول کنیم بالغ شده ایم و حق انتخاب، تحقیق و تتبع به ما داده شده است ؟ مگر نه اینکه اسلام به انتخاب آگاهانه وتحقیق و تتبع بعد از بلوغ در دین سفارش نموده است؟ ما به اعتقادات بچگی امان، آنچه از پدر و مادر فرا گرفته ایم عادت می کنیم و خو می گیریم و ترس مانع از جرات تغییر دادن و نو کردن آنها می شود. تغییر و تحول در انسان از به روز رسانی افکار شروع می شود. اعتقاداتی که از پدر و مادر، پیشینیان به انسان منتقل می شود حتی اگر حق هم باشد، فضیلتی برای انسان محسوب نمی شود. فضیلت آنجاست که انسان خود اعتقادات را کسب و راستی آزمایی کند. انسانها به اعتقادات پیشینیان و نیاکان خود بیش از هر چیز دیگری باور دارند. بنابراین جا دارد اتفاقا آنها بیشتر مورد راستی آزمایی قرار گیرند. هنگام ظهور پیامبران الهی در طول تاریخ و عرضه معارف توسط آنان، مردم آنزمان عموما یک دفاع داشتند: ما را رها کن، ما می خواهیم به اعتقادات پیشینیان و نیاکان خود باقی بمانیم!!! آیا ما مثل مردم آن زمان عمل نمی کنیم؟

 

می گویند پیرمردها بیشتر غصه کارهای نکرده خود را می خورند تا غصه کارهای کرده خود را.


 

 



[1] تاریخ نگارش سال 2016 به آدرس https://dolphinname.blogspot.com/2016/01/blog-post_88.html