در شیعه، مکتب فقهی بنام اخباریون وجود داشته است که محمد باقر مجلسی را از جمله مشاهیر آن دانست. آنان برای بدست آوردن احکام به اخبار و روایات اکتفا یا تکیه می نمایند. آنان عقل را دارای حجیت نمی دانسته اند.
وحید بهبهانی و شیخ انصاری از جمله کسانی بوده اند که با اخباری گری مبارزه کرده اند. به عقیده بنده، امروزه فقها و مجتهدان با وجود انکار، هنوز بر مکتب اخباریون هستند.
در علم اصول فقه، یکی از ادّله اربعه ، عقل است. اینکه در تضاد دو ادله عقل و سنت کدام یک مرجح است، محل بحث است.
وجدان عمومی جامعه هم احساس دارد هم شعور. احساس در آن متأثر شدن عموم است و شعور در آن آگاهی و خرد جمعی.
آگاهی جمعی، عقیده بدیهی نزد اکثریت جامعه است. عقیده ای است که پذیرش آن سهل است و نیازی به نوشتار طولانی برای اثبات و قبولاندن آن وجود ندارد.
خرد جمعی حاصل باور اکثریت جامعه می باشد که در القاء آن اندیشمندان، کنشگران نقش بسزایی دارند، امکان خطا و اشتباه دارد.
هر آنچه از احکام و سنّت که اجرای عمومی آن نزد وجدان عمومی جامعه محکوم باشد (باعث کراهت عمومی جامعه گردد)، منسوخ و جزء اسلام نیست. مثلا مجازات سنگسار، شلاق ، این ها امروزه منسوخ هستند و مجازات های بّدّل متناسب با جرم در عوض آن ها باید در نظرگرفت.
دقّت نمایید ممکن است خردجمعی به اشتباه بر امری توافق داشته باشند و آن لزوما جزء اسلام نباشد.
بدانید و آگاه باشید، عالم ملکوت خردمندانه تدبیر می نمایند و حکم صادر می نمایند، غیراز این هم نباید انتظار داشت، هاتفی از غیب می فرمایند: هر چه هست ناشی از جهالت ضعف شما انسان ها می باشد به ما خُرده نگیرید!
تکرار پیام ملائکه از جانب پروردگار:
آنچه عرف نهی کند ما هم نهی می کنیم.
متعصّب نباشیم. اجازه اجتهاد در اسلام داده شده است. اجتهاد این نیست که فلان قضیه جزئی را فردی احتیاط واجب و دیگری واجب بداند، فراتر از اینها هست.
مردم زمان انبیاء، یکی از دلایل عدم پذیرش دعوت آنان، تعصّب بود. تعصّب داشتن به عقیده پیشینیان و خود.
سوره ابراهیم آیه 9 و 10:
آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند: قوم نوح و عاد و ثمود، و آنانكه بعد از ايشان بودند [و] كسى جز خدا از آنان آگاهى ندارد، به شما نرسيده است؟ فرستادگانشان دلايل آشكار برايشان آوردند، ولى آنان دستهايشان را [به نشانه اعتراض] بر دهانهايشان نهادند و گفتند: ما به آنچه شما بدان مأموريت داريد كافريم، و از آنچه ما را بدان مىخوانيد سخت در شكّيم.
پيامبرانشان گفتند: «مگر در باره خدا -پديد آورنده آسمانها و زمين- ترديدى هست؟ او شما را دعوت مىكند تا پارهاى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و تا زمانِ معينى شما را مهلت دهد.» گفتند: شما جز بشرى مانند ما نيستيد. مىخواهيد ما را از آنچه پدرانمان مىپرستيدند باز داريد. پس براى ما حجّتى آشكار بياوريد.