آیه ۶۰ سوره اسراء:
وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتی أَرَیناک إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یزیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیاناً کبیراً.
و آن خوابی را که به تو نشان دادیم و نیز درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمایش مردم قرار ندادیم؛ و ما آنان را [از عاقبت کارشان] میترسانیم، ولی در آنان جز طغیانی بزرگ نمیافزاید.
سوره ابراهیم، آیه ۲۴ـ۲۵:
أَ لَمْ تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ * تُؤْتی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ یَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَکَّرُونَ؛
آیا ندیدی خداوند، چگونه مثل زده است؟ سخن پاک را مانند درختی پاک که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است، قرار داده است. هر دم به اراده الهی، میوه اش را می دهد و خداوند برای مردم، نمونه ها را یادآور می شود، شاید که پند گیرند.
حدیث داریم از پیامبر اکرم (ص):
انا و علی من شجرة واحدة (خمینی، روح الله، شرح دعاء السحر، ص۷۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶)
امام صادق(ع) در پاسخ به پرسشی در باره معنای آیه شامل شجره طیبه، فرموده است:
رَسولُ اللّهِ(ص) أصلُها، و أمیرُ المُؤمِنینَ(ع) فَرعُها، وَ الأَئِمَّةُ مِن ذُریَّتِهِما أغصانُها، وَ عِلمُ الأَئِمَّةِ ثَمَرَتُها، وَ شیعَتُهُمُ المُؤمِنونَ وَرَقُها.
پیامبر خدا(ص)، پی و بنیاد آن، امیر مؤمنان [علی](ع) تنه آن، و امامان از نژاد آن دو، شاخه های آن هستند. دانش امامان، میوه اش و شیعیان مؤمن [به آنها]، برگ هایش به شمار می روند.
آن گاه فرمود:
وَ اللّهِ! إنَّ المُؤمِنَ لَیولَدُ فَتُورَقُ ورقةٌ فیها، و إنَّ المُؤمِنَ لَیَموتُ فَتَسقُطُ وَرَقَةٌ مِنها.( الکافی: ج۱ ص۴۲۸)
سوگند به خدا، هرگاه مؤمن به دنیا بیاید، بر این درخت، برگی افزوده می شود و زمانی که بمیرد، برگی از آن فرو می افتد.
احادیث بدین مضمون فقط این مورد نیست و چندین مورد موجود هست!
در زیارت عاشورای قدیم (قبل از حذف فرازهای لعن) آمده است: لعن الله بنیامیة قاطبةً
اما یقین داریم که تعدادی از بنیامیه از خوبان و مؤمنان واقعی و پیروان ولایت اهل بیت بودهاند؛ مثل: خالد بن سعید بن العاص (او از جمله دوازده نفری است که بر ابوبکر اعتراض نمودند، هنگامی که بر منبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) قرار گرفت و او اولین نفر آنان بود.) و ابوالعاص بن ربیع که از بیعت با ابیبکر سرباز زدند و با امیرالمؤمنین ثابتقدم ماندند (طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ص ۹۷، تحقیق سیدمحمدباقر موسوی خراسانی، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۱ ه)
امامه دختر همین ابوالعاص بعد از شهادت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) طبق وصیت آن حضرت به ازدواج حضرت امیر (علیهالسلام) درآمد.
همچنین محمد بن ابیحذیفه که مادر او دختر ابوسفیان بود؛ ولی خودش از یاران خاص امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میباشد و در راه محبت آن جناب رنجها کشید و سالها در زندان معاویه که داییاش بود، به سر برد و در نهایت با معاویه همراهی نکرد.
برای رفع شبهه موجود بین آیات و متن زیارت عاشورا، به موارد زیر اشاره میکنیم:
اکنون با توجه به تعاریض ظاهری بین آیات و متن زیارت عاشورا و روایات در خصوص این افراد باید گفت: مراد از بنیامیه آن گروهی هستند که در جهت غصب خلافت و خاموش کردن نور خدا و انکار ولایت ائمه اطهار همپیمان شده و با شمشیر و زبان در بعضی و دشمنی اهلبیت تلاش نمودند و از آن جهت که اغلب بنیامیه در این مسیر بودند و کسانی که در جهت پیروی از پیامبر و اهل بیت بودند، بسیار کم بودهاند و به حکم النادر کالمعدوم. (فرد نادر، در حکم نبودن است.) آن تعداد ناچیز نادیده گرفته میشوند؛ چنانچه در جهت عکس هم اینگونه گفته میشود و بنیهاشم که اغلب موافق با راه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهل بیت بودند، کسانی همچون ابولهب در روش از بنیهاشم جدا محسوب میشوند.
از این جهت آنجا که اغلب بنیامیه بهخاطر اینکه در تضاد با حق بودند، مورد لعن واقع شدهاند نه از آن جهت که از اولاد و فرزندان امیه بودند و این قطعی است که اگر کسی از بنیهاشم باشد و در مسیر مخالفت با ذات ربوبی قدم بردارد، مورد نص الهی قرار میگیرد؛ همانند ابولهب که سوره مسد در شأن او نازل شده است و این قانون اختصاص به زمان گذشته ندارد و در تمام زمانها جاری است. بدین معنا که حتی در این زمان هم اگر کسی بر عقیده بنیامیه باشد و مشمول لعن الهی واقع خواهد شد و یا اگر از لحاظ عقیده با اهل بیت همراه باشد از پیروان آنان شمرده خواهد شد.( https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B4%D8%AC%D8%B1%D9%87_%D9%85%D9%84%D8%B9%D9%88%D9%86%D9%87)
این مطلب از فرمایش مولی الموحدین (علیهالسلام) بهخوبی برمیآید که فرمودند: «راضی بودن و ناراضی بودن، مردم را در سلک یک امت و گروه جمع میکند؛ همانگونه که در قبیله ثمود در جریان کشتن ناقه صالح (علیهالسلام) قاتل شتر یک نفر بود، ولی عذاب الهی بر همه آنان نازل شد؛ چون همه آنان به عمل او راضی بودند (مشکینی، علی، قصار الجمل، ج ۱، ص ۲۵۳، باب الرضا بالظلم).
حضرت امام رضا (علیهالسلام) به حسن بن جهم فرمودند: او در واقع پسر نوح بود؛ اما چون از اطاعت الهی سرباز زد، خداوند او را از فرزندی نوح خارج ساخت و همینگونه است که اگر کسی از ما بنیهاشم باشد، اطاعت خداوند نکند، از ما نیست و چون، تو، ای حسن بن جهم، اطاعت الهی نمودی، از ما اهل بیت خواهی بود؛ همانگونه که در مورد سلمان فارسی خطاب «سلمان منا اهل البیت» صادر شد.
مؤید دیگر از قرآن کریم این آیه شریفه است که میفرماید: «انما المؤمنون اخوة»؛ یعنی این ایمان است که موجب اخوت و برادری میشود و عدم آن موجب قطع اخوت میگردد؛ هرچند برادر یا فرزند امام باشد.
همچنین آوردهاند که فردی از بنیامیه به نام سعد بن عبدالملک که از اولاد مروان بود و امام باقر (علیهالسلام) به او لقب سعدالخیر دادند، روزی خدمت آن حضرت وارد شد؛ درحالیکه همچون زنی که فرزند از دست داده گریه میکرد، حضرت از او علت گریه را جویا شدند؛ پاسخ داد: چگونه گریه نکنم و حال اینکه من از شجره ملعونه هستم؛ حضرت به او فرمودند: تو از بنیامیه نیستی، تو از ما هستی؛ تو مگر قرآن نخواندی که این آیه شریفه را از قول حضرت ابراهیم حکایت میکند: «فمن تبعنی فانه منی». (ابراهیم،آیه ۳۶)، آنکه از من پیروی کند از من است.
مراد از این پاره نوشت هم رساندن مطلب بالا می باشد. از منظر عالم ملکوت، دسته بندی به این نحو می باشد.
آقای خامنه ای فرزند آیت الله العظمی خمینی محسوب می گردد. آقای خمینی چون بُن و آقای خامنه ای چون شاخه این شجره محسوب می گردد!