راوی نقل می کند، از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که در خطبه اش فرمود: ای مردم، بنده از مسلمانان به حساب نمی آید، تا آنکه مردم از دست و زبانش آسوده باشند و به درجه مؤمنان نمی رسد مگر اینکه برادر (دینی) او از شر و آزار و همسایه اش از تندی و خشمش در امان باشد و از متّقین محسوب نمی شود تا اینکه از امور مشتبه برای پرهیز از آلودگی به محرّمات بپرهیزد. کسی که می ترسد خواب بماند شبانه حرکت می کند] مجلسی، بحارالانوار، ج 77، ص 177[
مسلمانی مراتبی دارد، اول آن ذکر شهادتین و وارد شدن به محدوده اسلام ست به زبان، مراتب دارد، عمل به فرایض واجب مسلمانی به کردارست، اما ایمان به عالم غیب و آخرت آوردن آسان نیست در ابتدا، نیازمند آیت ها و تجربیات معنوی ست که تا وقتی در محدوده اسلام وارد نگردی، لاادرک، مرحله بعد ایمان ست و محسوب گردیدن جز رده طیفی و فازی مومنان، پرهیز جدی از محرمات شما را وارد به طیف متقین و اولیاء الله می گرداند، مراتب بالاتر مختص اولیاء الله ست و بس چون موقن گردیدن و دریافت وحی و رسیدن به یقین! تمام. والسلام. جبرئیل امین بودم.
این مفاهیم و مشابه آن چون مسلمانی(مرز کُفر و تسلیم) حُدودی دارند مندرج در آیات قران و احادیث معتبر و سلسله مراتبی مابین حُدود، تمام. والسلام.