سوداگرایی یا مرکانتیلیسم (به فرانسوی: Mercantilisme) شیوهای است که برای حداکثر سازی صادرات و حداقل کردن واردات در یک اقتصاد طراحی شدهاست
تعرفههای بالا، به ویژه در مورد کالاهای تولیدی، تقریباً یک ویژگی جهانی سیاست سوداگرایانه بود
مرکانتیلیسم از قرن شانزدهم تا نیمه قرن هجدهم رواج داشت
سیاستهای اقتصادی سوداگران در اواخر قرن ۱۸ مورد نقد قرار گرفت. دیوید هیوم عقیده داشت که مرکانتیلیسم ممکن است در کوتاه مدت وضعیت تجاری را بهبود بخشد ولی این امر در دراز مدت به زیان کشور خاتمه مییابد.
آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶ اقدام به انتشار کتاب مشهور خود تحت عنوان ثروت ملل کرد و در این کتاب شدیداً به نقطه نظرات مرکانتیلیستها در مورد تجارت بینالملل ایراداتی را وارد کرد و اعتقاد داشت که کلیه کشورها میتوانند از برقراری تجارت بینالملل همزمان منتفع شوند، به نظر آدام اسمیت تحقق تقسیم کار در سطح بینالملل باعث تخصص کامل کشورها در تولید کالاهای مختلف شده و منجر به افزایش بازدهی و سطح تولیدات در کل دنیا خواهد شد. اسمیت معتقد است که از بین بردن موانع تجاری و برقراری تجارت آزاد به نفع کلیهٔ کشورها خواهد بود.
پس از آن لیبرالیسم محبوب گشت، برای معرفی لیبرالیسم می توانید لینک زیر را مشاهده نمایید، قابل تامل هست
https://youtu.be/Y7I4JNHVV0U?si=sADTfYPQfftX9GES
دقت نمایید که لیبرالیسم در انتهای سیستم مرکانتیلیسم معرفی گردید که منجر به پیشرفت فوق العاده جهان و کشورها گردید! اما لیبرالیسم بدون اتخاذ سیاست های مرکانتیلیسم بعنوان مقدمه، خطایی ست فاحش! تولید را نابود میگرداند. سیاست درست برای ایران در حال حاضر، اتخاذ مرکانتیلیسم بعنوان مقدمه و حرکت به سمت لیبرالیسم طی حداقل چند دهه می باشد. دقت نمایید سمت و سو باید به سمت لیبرالیسم، برقرار ساختن ارتباطات اقتصادی و مراودات سیاسی با کشورهای متعدد و نیز شناخت مزیت های اقتصادی ایران و تعیین سمت و سو سیاست های اقتصادی در جهت آن مزیت ها می باشد.