منتقدان به احکام و احادیث مربوط به برده داری و به کنیز و برده داری ائمه اطهار معترض می باشند. آنان ازدواج با کنیزان شوهردار را در ردیف تجاوز به آنان می دانند.
در فرهنگ عرب زمان نبی، زن مشابه متاع و کالا نگریسته می شده. اینها رسم و عرف و جزء فرهنگ اعراب قبل از بعثت پیامبر بوده و محمد این ها را لغو نکرد. البته امروزه بدلیل ارتقاء حقوق بشر منسوخ محسوب می شوند. در آن زمان بانوان همسر انتخاب نمی کردند، برایشان حق انتخاب قائل نبودند، قیم و ولی آنها را شوهر می داده.
امیرالمومنین در دوران خلافت خود، در جنگ های خود، کنیز و برده نگرفتند. ائمه اطهار هم در صورت استطاعت و توانایی، همواره جزء افرادی بوده اند که بردگان را خریداری و بعد از مدتی عمدتا آزاد میساخته اند.
معتقدم هرمنوتیک را باید فهمید و تطور را باید درک نمود. ائمه اطهار با آزاد سازی بردگان با این فرهنگ اشتباه مبارزه می کرده اند.
قضاوت و جاج اعمال تاریخی ناشی از فرهنگ آن زمان با فرهنگ امروز با گذشت بیش از ده قرن یک رویکرد اشتباه و خطا از نظر علمی می باشد.
زنان از سال 1850 میلادی به بعد با مبارزه و تلاش بسیار در اروپا و برای اولین بار موفق به کسب حق رای گردیدند. برده داری هم در آمریکا در همین حدود برای اولین بار ممنوع اعلام شد. در زمان اسلام، مردم توانایی هضم این تغییرات را نداشته اند. حق گرفتنی ست نه دادنی.
معترضین بدلیل اعتقاد شیعه بر معصوم بودن ائمه، می گویند، چنین افعالی نباید از ائمه سر میزده است.
معصوم به معنای عدم دچار خطا و اشتباه شدن بر اساس استاندارد امروزی نمی باشد. این تعریف مسلما اشتباه است. ممکن است هزار سال بعد هم آیندگان، بعضی از اعمال امروز ما انسان ها را قبیح و غیرانسانی بدانند.
معصوم به معنای عدم مرتکب گناه و جرم شدن از نظر قوه قضائیه عالم ملکوت (در تمثیل) می باشد.
مسلما امروز احکام رساله ها درباره جواز کنیزداری و برده داری اشتباه می باشد و آیات مربوطه منسوخ می باشند.
هاتفی از غیب می فرمایند:
پروردگار متعال حکیم و به عدالت حکم می فرمایند، شما انسان ها عادت کرده اید به بت پرستی، تقلید کورکورانه، خودتان نفهمیدید، به اسلام من نچسبانید. تمام. والسلام.
آنچه در این مباحثه بیشترین لایک را دریافت نمود، اعتراض منتقدین به این بود که این کنیز و غلام ها بواقع اجداد ایرانی ما بودن که در جنگ قادسیه و بعد از آن به اسیری در آمده بودند.
جنگ های قادسیه و ... مغول وار در زمان عمر انجام گرفت. مسلما مورد تایید نیست و اشتباه بوده است. اما نباید تهییج احساسات نمود. خوی وطن پرستی را در تقابل با مذهب دینی عمده ایرانیان قرار داد. این مذهب اکنون جزیی از فرهنگ عمده مردم ایران گردیده است. این تلاش ها برای زدودن کامل این مذهب از قاطبه مردم ایران هم مثمر ثمر نخواهد گردید.
هاتفی از غیب می فرمایند:
کینه خشمتان از ما نیست زورتان به آن ستمگران ]منظور جمهوری اسلامی[ نمی سِزَد عقده تان سر ما خالی میکنید چه سود! خسته نشدید زین همه تکرار، آنان خوب یا بد ] منظور ائمه اطهار[، جزایشان با من ست. خود علاج خویش نمایید. تمام. والسلام
یکی از موارد مورد اعتراض، آیه قران مبنی اجازه دادن ازدواج با زنان شوهردار بعد از کشته شدن یا اسیرشدن شوهر آنان می باشد. براساس اعتقادات ذکر می شد که حلال آیه قران را دیگر نمی توان حرام اعلام کرد.
حال آنکه پیش از این نسخ ، ناسخ و منسوخ در قران روی داده است. اکنون هم می تواند روی دهد و قطعا هم روی داده است.
معترض دیگری، خدا در اسلام را در نقش لولو خوخوره میدانست و خداوند را غیرعادل می دانست.
حال آنکه امروزه بشر نازک نارنجی شده است. در آن زمان اعراب در محیط خشن بیابان رشد و نمو می کرده اند، از نوجوانی فنون رزم یاد میگرفتند ومی فهمیده اند برای بقا باید همواره تلاش نمایند. در جنگ اگر نمی کشتی، می کشتندت.
قران را خشیت نامه گفته اند چون برای رام کردن روح سرکش اعراب این روش مناسب بوده است.
معترض دیگری گفت چرا روایات مشابه درباره عیسی مسیح وجود ندارد.
چون عیسی اصلا به حکومت نرسید. دوما عیسی در محیط متمدن روم فعالیت نمود. با محیط بدوی و بیابانی عربستان کاملا متفاوت است. هر دو هم محمد هم عیسی به موفقیت رسیدند اما با بهره برداری از شیوه های متفاوت که متناسب با زمان و مکان خود باشد. عیسی شخصیتی عارف گونه داشت که در قران هم از وی بسیار تجلیل شده است.
شیوه حکومت محمد ضعیف بود، عمدتا مطابق با رسوم پیش از اسلام بود. در گسترش اسلام بوسیله جهاد افراط صورت گرفت. از عالم غیب می فرمایند: کلمه الحق یراد بها الباطل.
در ابتدا به اصحاب و نبی اجازه جهاد بواسطه آنکه مورد ظلم قرار گرفته بودند، داده شد اما در استفاده از آن بواسطه خوی خشونت طلبانه خود، دچار افراط گردیدند. نشانه آن مرتد شدن کثیری از قلمروها بعد از فوت نبی در زمان ابوبکر می باشد که دوباره در جنگ های رده، به قلمرو اسلام افزوده گردیدند.
محمد هم انسان بوده است. در قران آمده است خلق الانسان ضعیفا، استثنائی هم برای آن ذکر نگردیده است. امکان تغییر فرهنگ مردم عرب بکل، در طی ده سال حکومت محمد در مدینه غیرممکن هست و داشتن چنین توقع و انتظاری هم نابجا می باشد. همانطور که آمریکا در طی سال ها با وجود داشتن تجهیزات لجستیکی و هزینه فراوان موفق به تغییر فرهنگ مردم افغانستان نگردید و نتوانست دموکراسی را در این کشور نهادینه سازد.
در طی ده سال نباید انتظار داشت فرهنگ را به سال 2000 میلادی میرساند. در طی ده سال حقوقی را ارتقاء داد. بعضی هم همان فرهنگ هنجارها را تایید نمود. ابتذال حقوق ننمود. پایین نرفت، یا ارتقاء داد یا همان را پذیرفت.
بانوان عمدتا در دوران اسلام، بدون ولی، امکان زیست اقتصادی بطور مستقل نداشته اند مگر در موارد نادر چون خدیجه کبری.
بانوان شبیه متاع نگریسته می شدند. بواقع ولی آنان را روزی می داده است و در عوض انتظار تمتع بردن و کار خانه از آنها داشته است. در طول تاریخ اسلام هم مبارزه، اعتراضی در این زمینه توسط زنان به ما نرسیده است. بنظر بانوان پذیرفته بوده اند.
پس از جنگ، پس از اسارت شوهر یا کشته شدن وی، پس از رعایت عده، ازدواج فسخ بوده است. نزدیکی با آنان هم بزور نبوده است که تجاوز محسوب گردد.