همجنسگرایی یا همجنسخواهی شکلی از تمایل روحی و میل جنسی افراد به جنس موافق خود است.
تحقیقات نشان میدهد میان فیزیولوژی افراد دگرجنسگرا و همجنسگرا تفاوتهای متعددی وجود دارد. محققان دریافتند مغز مردان همجنسگرا به مغز زنان دگرجنسگرا و مغز زنان همجنسگرا به مغز مردان دگرجنسگرا شباهت دارد. البته مورد اخیر به تاکید پژوهشگران انجام دهنده این تحقیق دال بر غیرطبیعی یا بیماری بودن همجنسگرایی نیست و تنها در ردیف یافتههای پزشکی طبقهبندی می شود.
چهار درصد از افراد بالغ در آمریکا برای تمام عمر منحصراً همجنسگرا هستند و حدود ۱۰ درصد نیز در مقاطعی از زندگی رفتارهای همجنسگرایانه بروز دادهاند.
کینزی در حدود سال های 1950، درباره همجنس گرایی تحقیقات مفصلی کرد. وی به همین منظور مدلی پیشنهاد کرد که امروزه به نام مقیاس کینزی شناخته میشود. مقیاسی از صفر تا شش که در آن صفر نماد کاملا دگرجنسگرا و شش نمایندهی منحصرا همجنسگراست.
پژوهشهای فریتز کلاین در دهه هشتاد میلادی نظریات کینزی را تایید کرد. به آزمایشات کینزی انتقاداتی هم در مورد درصدهای اعلام شده یا شیوه انتخاب نمونههای مورد مطالعه وارد شده، با این وجود بخش اعظم نتایج وی هنوز از نظر جامعه علمی معتبر است.
امروزه بیشتر محققان بر این باورند که بخش عمدهای از افراد جامعه رفتارهای دوجنسگرایانه دارند. همین طور اکثریت روانشناسان بر این باورند که گرایش جنسی در سالهای اولیه زندگی فرد شکل میگیرد؛ یعنی یک فرد نمیتواند تصمیم بگیرد که همجنسگرا (همین طور دگرجنسگرا) باشد یا نباشد.
در سال ۲۰۰۹ در یک نظرسنجی از میان ۱۳۰۰ روانکاو، روانپزشک و روانشناس بریتانیایی تنها ۵۵ نفر (نزدیک به ۴ درصد) اعلام کردند که به درمان همجنسگرایی عقیده دارند.
علاوه بر آن که هنوز هیچ نمونهی موفقی از درمان و تغییر گرایش جنسی افراد گزارش نشده است. تاکید و تحت فشار گذاشتن افراد به این منظور میتواند تبعات جدی و آسیبهای غیرقابل بازگشت به همراه داشته باشد. از منظر ژنتیکی دیدگاه فراگیر در میان پزشکی آن است که دگرباشان جنسی از همان ابتدای تولد دگرباش به وجود آمده اند[2][3]. نتایج پژوهش های جدید وجود دو ژن جدید در کروموزوم های 13 و 14 و تاثیر آن بر همجنس گرایی مردانه را نشان می دهد. این ژن ها عملکرد غده هیپوتالاموس و تیروئید را نیز تحت تاثیر قرار می دهند که برخی از تفاوت های فیزیولوژیک همجنس گرایان مانند لاغرتر بودنشان را توضیح میدهد[4].
نکته دیگر اینکه همجنسگرایی رایج در قوم لوط با همجنسگرایی امروزه تفاوت دارد. امروزه وقتی از دختر یا پسر همسجنسگرا سخن گفته می شود به این معناست که او به جنس مخالفش میلی ندارد اما مردان قوم لوط بنا به گفته قرآن همسر داشتند.
در شعراء 166 خطاب به قوم لوط گفته می شود:
و آنچه را پروردگارتان از همسرانتان برای شما آفریده وامی گذارید؟ [ نه ، ] بلکه شما مردمی تجاوزکارید.»
همچنین عمل لواط در قوم لوط فراگیر و شمولیت داشت به نحوی که قرآن حتی خوف از تقطیع نسل را مطرح می کند. در عنکبوت 29 آمده است:
آیا شما با مردها درمی آمیزید و راه [ توالد و تناسل ] را قطع می کنید و در محافل [ انس ] خود پلیدکاری می کنید؟» و [ لی ] پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: «اگر راست می گویی عذاب خدا را برای ما بیاور.»[5]
همجنسگرایی در دوران طلایی اسلام معمول بود و به شکلی که افراد بزرگسال با پسران جوان به اعمال جنسی میپرداختند اما افراد بزرگسال بهطور معمول نقش فعال را برعهده میگرفتند. ابونواس شعرهای فراوانی در مدح پسران نوجوان دارد این دوره در قرن دوازدهم میلادی به اوج خود رسید[9].
در ایران پس از اسلام واژه «شاهدبازی» در ادبیات ایران بسیار خودنمایی میکند و آن را مترادف همجنسگرایی میدانند؛ این در حالی است که این واژه اشاره به رابطه با پسران نوجوان دارد.[10]
نظر دکتر سروش درباره همجنسبازی از نظر سعدی و مولانا: مولانا می گوید تصوف تبدیل شده به خرقه و نمایش ، حافظ هم از کوته آستینان که نشان تصوف بوده شکایت می کند. عده ای میروند با پسرکان زیبارو معامله معاشرت می کنند، حسن خدا را در انها می بیند، سعدی می گوید از من جهان دیده بپرس، دروغ می گویند، طفل شش ماهه را ببین، شتر را ببین. مشی رایج ان دوران این طور بوده معاشرت با زنان نبوده، رسمی بوده پاره ای از افراد که به تصوف و شیخوخیت مشغول بوده اند. قابوس نامه رسما دستور می دهد فرزندش ابوالمعالی تابستان ها با زنان بخواب، زمستان ها با پسران بخواب، در اخلاقیات راه پیدا کرده بود. از عجایب است. امروز از راه دیگه می یاد، غربی ها عادت کرده اند بعنوان حقوق بشر، شیپور از سر گشاد بزنند، برای تثبیت حقوق بشر این راه بیفتد، بدفهمی و کژاندیشی است.
محسن کدیور، نواندیش دینی، همجنسگرایی را در اسلام رد میکند. اکبر گنجی همجنسگرایی را طبیعی دانسته و دیدگاه محسن کدیور را نقد کردهاست.[6] عبدالکریم سروش، دیگر نواندیش دینی، میگوید حقخواهی همجنسگرایان مسئله جدیدی است که او هنوز قادر نشده سخن قاطعی در باب آن بگوید[7][8].
ملائکه معتقدند که رابطه جنسی همجنس گرایانه عملی بی فایده می باشد. در رابطه جنسی میان زن و مرد فایده آن تولید نسل می باشد. اما رابطه جنسی همجنس گرایانه بی فایده است و نفعی ندارد. حدود چندین ماه اعتقاد ملائکه بر این بود و بطور کلی با رابطه جنسی همجنس گرایانه مخالف بودند. اما برای بنده کاملا اقناع کننده نبود. تا اینکه یک شب بالاخره حکم جدید پروردگار توسط ملائکه بیان گردید. شرح این حکم در بازنویسی توسط ملائکه چنین بیان گردید:
حکم لواط کار و مساحقه برداشتیم. کماکان حرام است. فایده ای بر آن مترتب نیست. در عوض مجرم موظف است با طرف مقابل ازدواج کند به شرط برقراری رابطه به میل و اختیار هر دو طرف و بالغ بودن هر دو، در غیر اینصورت تعزیر می شوند. تبلیغ هم جنس گرایی، لواط، مساحقه حرام است. لازم است امر ازدواج پوشیده صورت گیرد.
تا مدتها حکمت این حکم برایم مشخص نبود. اما بعد از مدتی فکر کردن برایم مشخص شود. با این حکم و حکم حدود الهی، تنها کسانی به لواط و مساحقه اقرار می کنند که واقعا همجنس گرا باشند و بخواهند با طرف مقابل ازدواج کنند. دلیل پوشیده صورت گرفتن آن هم بدین دلیل است که مطابق با تحقیقات بیشتر مردم بواقع دوجنس گرا می باشند و لذا پروردگار و ملائکه ترجیح می دهند در این زمینه تبلیغی صورت نگیرد.
در دفاع از خود درباره مقاله روایت تجربه معنوی وحی[11] باید بگویم، تصور می کنم چنین حکمی به عقل یک انسان امروزی نمی تواند خطور کند و این حکم موید این است که من واقعا با ملائکه و پروردگار در ارتباط هستم.
در زمان تشریع این حکم و ابلاغ آن و پس از آن، بسیاری به آن خرده گرفته و آن را دلیل بطلان حقانیت بنده می دانستند. حکمت تاخیر در ابلاغ این حکم به بنده این بوده است و بس.
اما از وجه دیگر، این حکم فرقان محسوب می شود.
در ابتدا ملائکه و در ادامه پروردگار می فرمایند:
این حکم از جمله آدات استناء است که توسط رسول اکرم (ص) تبیین نگردیده است چون این پدیده ناشناخته بوده است. برایتان خیلی عجیب است؟ یکی از وظایف مجید تبیین استثنائات است. تمام. والسلام.
تبلیغ آشکار همجنس گرایی حرام ست و اشتباه، اقلیتی هستند بسیار پر سر و صدا، چرا باید اینقدر پر و بال بهشان داده شود!
در امریکا فقط ۴ درصد افراد بالغ برای تمام عمر منحصرا همجنس گرا هستند!
متاسفانه امروزه کثیری به بهانه این اقلیت، زیاده خواه گردیده اند، دوجنس گرایی و رابطه با هم زن و مرد را مورد امتحان و ارزیابی قرار می دهند، این حرام و قبیح ست از مسلمان صادر گردد!
[1] http://www.bbc.com/persian/blogs/2014/02/140226_l44_nazeran_gay_gender
[2] «Scans see 'gay brain differences'». BBC. بازبینیشده در ۱۶ فوریه ۲۰۱۰.
[3] “Myths & Assumptions about LGB People”. Texas Woman's University. Ret
rieved 05 آوریل 2012.
[4] «What do the new ‘gay genes’ tell us about sexual orientation?» (en-US). به کوشش New Scientist. بازبینیشده در 2018-04-15.
[5] http://www.neeloofar.org/critic/123-notation/1812-050397.html#comment-10938
[6] گنجی، اکبر. «روشنفکری دینی و مسئله همجنسگرایی». رادیو زمانه، ۵ تیر ۱۳۸۷. بازبینیشده در ۱۳ آوریل ۲۰۱۲.
[7] بهنام داراییزاده. «سکوت سروش و حقخواهی همجنسگرایان ایرانی». رادیوزمانه، ۱۱/۰۱/۱۳۸۹. بازبینیشده در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱.
[8]دانیال جعفری. «مردی که زیاد نمیدانست؛ خلافگویی سروش در باب همجنسگرایی و رابطه با محارم». ۱۹ فروردین ۱۳۹۱. بازبینیشده در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱.
[9] Fedwa Malti-Douglas. Encyclopedia of Sex and Gender [دانشنامه سکس و جنسیت]. ج. دوم. The Gale Group.. 717.ISBN 0-02-865962-7.
[10]پاسخ آرش نراقی به پرسشها درباره «اسلام و حقوق اقلیتهای جنسی»، رادیو فردا.
[11] http://www.neeloofar.org/critic/230-majid-noandish/1816-110397.html