] حکمت، بسیار مهم[ پشت سایه هیچکس، هیچ حزب و مرامی سینه نزنید، مگر حق و راستی!
بقیه فدای حق یا حق فدای بقیه؟
امیرالمومنین علیه السلام در کلام کوتاه به زیباترین وجه از «حق و باطل » یاد می کند: «حق سنگین، اما گواراست و باطل سبک، اما بلاخیز و مرگ آور» (نهج البلاغه، حکمت 376)
امیرالمومنین حق و باطل را چنین توصیف می نمایند!
پيامبر صلي الله عليه و آله:يا اَيُّهَا النّاسُ اِنَّما هُوَ اللّه ُ وَ الشَّيْطانُ وَ الْحَقُّ وَ الْباطِلُ وَالْهُدى وَالضَّلالَةُ وَ الرُّشْدُ وَ الْغَىُّ وَ الْعاجِلَةُ وَ الآجِلَةُ وَ الْعاقِبَةُ وَ الْحَسَناتُ وَ السَّيِّئاتُ فَما كانَمِنْ حَسَناتٍ فَلِلّهِ وَ ما كانَ مِنْ سَيِّئاتٍ فَلِلشَّيْطانِ لَعَنَهُ اللّه ُ؛
اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است و باطل، هدايت است وضلالت، رشد است و گمراهى، دنياست و آخرت، خوبى هاست و بدى ها. هر چه خوبی است از آنِ خداست و هر چه بدى است از آنِ شيطان ملعون است. [كافى، ج ۲، ص ۱۶، ح ۲]
دو قطب خیر و شر در عالم غیب وجود دارد!
امام على عليه السلام:فَلَوْ اَنَّ الْباطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلى المُرتادينَ وَ لَوْ اَنَّالْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْباطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ اَلْسُنُ الْمُعانِدينَ وَلكِنْ يُوْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌوَ مِنْ هذا ضِغْثٌ؛
اگر باطل با حق درنياميزد، بر حقيقت جويان پوشيده نمى مانَد و اگر حق با باطل آميخته نشود، زبان دشمنان آن بريده مى شود، ليكن مشتى از آن برداشته مى شود ومشتى از اين. (و بدين ترتيب حق و باطل درهم آميخته مى شود و شبهه پيش مى آيد). [نهج البلاغه، خطبه ۵۰]
امام على عليه السلام:عُبيدُاللّه ِ بْنُ اَبى رافِعٍ مَولى رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله اِنَّ الحَروريَّةَ لَمّا خَرَجَتْ وَهُوَ مَع عَلِىِّ بنِ اَبى طالِبٍ قالوا: لا حُكْمَ اِلاّ لِلّهِ، قالَ عَلىٌّ: كَلِمَةُ حَقٍّ اُريدَ بِها باطِلٌ؛
عبيداللّه بن ابى رافع، وابسته پيامبر صلي الله عليه و آله زمانى كه حروريه (خوارج) سر به نافرمانى برداشتند، او با على بن ابى طالب بود. آنها مى گفتند: داورى جز از آنِ خدا نيست.على عليه السلامفرمودند: اين سخن حقى است براى نيّت باطلى. [كنزالعمّال، ح ۳۱۵۵۶]
کلمه الحق ارید بها الباطل، سخن معروفی هست!
پيامبر صلي الله عليه و آله:اَلْـحَقُّ ثَقيلٌ مُرٌّ وَ الْباطِلُ خَفيفٌ حُلْوٌ وَ رُبَّ شَهْوَةِ ساعَةٍ تورِثُحُزْنا طَويلاً؛
حق، سنگين و تلخ است و باطل، سبك و شيرين و بسا خواهش و هوا و هوسى كه لحظه اى بيش نمى ماند، اما غم و اندوهى طولانى به دنبال مى آورد. [مكارم الاخلاق، ص ۴۶۵]
امام على عليه السلام:اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِالنّاسِ، وَ لكِنِ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّباعِ مَنِاتَّبَعَهُ وَ الْباطِلَ بِاجْتِنابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ؛
حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى شوند بلكه حق را به پيروى كسى كه از آن پيروى مى كند بشناس و باطل را به دورى كسى كه از آن دورى مى كند. [امالى طوسى، ص ۱۳۴، ح ۲۱۶]
امام صادق عليه السلام:اِنَّ مِنْ حَقيقَةِ الاْيمانِ اَنْ تُؤْثِرَ الْحَقَّ وَ اِنْ ضَرَّكَ عَلَى الْباطِلِ وَ اِنْنَفَعَكَ وَ اَنْ لا يَجوزَ مَنْطِقُكَ عِلْمَكَ؛
از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو وباطل به نفع تو باشد و نيز از حقيقت ايمان آن است كه گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد.[محاسن، ج ۱، ص ۲۰۵]
از مثال قرآنی که از حق به عنوان آب و از باطل به عنوان کف روی آن یاد می شود چنین برمی آید که اصالت با حق و نیروی حقیقی از آن اوست، اما باطل امری تبعی است و به طفیل حق نمایان می گردد. گرچه تمام تلاش باطل در جهت پوشاندن حق است اما بدون تکیه به حق نمی تواند به حیات خود ادامه دهد.
امام
علی (ع) در
سرزنش اصحاب
خود به جهت
سهل انگاری
آنان در
جنگیدن با
دشمن می
فرماید: "حق به
دست نمی آید
مگر با تلاش"(نهج
البلاغه،
خطبه 29، ص102)