در سوره احزاب آیه 37 آمده است:
و آنگاه كه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو [نيز] به او نعمت داده بودى، مىگفتى: «همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار» و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود، در دل خود نهان مىكردى و از مردم مىترسيدى، با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى. پس چون زيد از آن [زن] كام برگرفت [و او را ترك گفت] وى را به نكاح تو درآورديم تا [در آينده] در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان -چون آنان را طلاق گفتند- گناهى نباشد، و فرمان خدا صورت اجرا پذيرد.
ملائکه از جانب پروردگار می فرمایند:
اما داستان زید، همانست که در تفاسیر قدیمی بیان شده است محمد گناهی نابخشودنی مرتکب شد، جمع و جورش کردیم. تمام. والسلام.
در تفسیر قدیمی مجمع البیان جلد 22، ذیل تفسیر این آیه آمده است:
روايت ديگر را در اين مورد «علىّ بن ابراهيم» در تفسيرش آورده است كه اين گونه است:
او مى نويسد: پيامبر برده آزاده شده و تربيت يافته و پسرخوانده اش زيد را به خاطر ايمان و عملكرد شايسته و آراستگى اش به ارزش هاى اخلاقى و انسانى بسيار دوست مى داشت به گونه اى كه هرگاه او به ديدار پيامبر نمى آمد و يا دير مى كرد پيامبر گرامى به خانه او مى رفت و حال او را مى پرسيد.
روزى به خاطر نيامدن او پيامبر گرامى به خانه اش رفت، و پس از زدن در خانه و پاسخ همسر «زيد»، آن حضرت وارد خانه شد و همسر پسرخوانده و دخترعمه اش را ديد كه مشغول كار خانه و خانه دارى است و گويى چيز خوش بو و عطرآگينى را مى سايد. پيامبر با ديدن او فرمود: سبحان الله خالق النّور، تبارك الله احسن الخافقين، و آن گاه بازگشت.
هنگامى كه «زيد» آمد، همسرش آمدن پيامبر و بيان آن جمله و بازگشت آن حضرت را با او در ميان نهاد، «زيد» گفت: گويى پيامبر از شما خوش برده است از اين رو اگر موافق باشى من تو را طلاق مى گويم تا با او ازدواج كنى!
فقها معتقدند فرزند خوانده از پدر یا مادر خوانده ارث نمی برد. داستان زید و آیه مربوطه از نظر قرانی یکی از مهمترین دلایل را می دانند و آن را مبارزه با سنت های جاهلیت که در آن فرزند خوانده از پدر یا مادر خوانده ارث می برد، می دانند.
با توجه به روشنگری ملائکه از جانب پروردگار، می توان گفت حکم فقها اشتباه بوده و فرزند خوانده از پدر یا مادر خوانده ارث خواهد برد.