قاعده فقهی حرمت تنفیر

بر اساس قاعده فقهی حرمت تنفیر از دین، هر عملی که موجب دین گریزی مردم شود، حرام است. در این باره دو نظر وجود دارد: یک گروه معتقدند که حکم خدا بدون قید و شرط باید اجرا شود. گروم دوم احکام را ناظر به زمان و مکان می دانند و معتقدند که اگر حکمی نتیجه بخش نباشد یا موجب وهن دین شود یا نتیجه آن نفرت و دین گریزی باشد، آن را نباید انجام داد.

عده ای وظیفه گرا هستند، خود را مکلف به انجام وظیفه می دانند بی آنکه درباره حکمت احکام و دستورات اجازه چون و چرا دهند. در مقابل عده ای اثربخشی را نیز بخشی از انجام وظیفه می دانند. رویکرد نتیجه گرایی دارند (لینک https://www.pishkhan.com/news/302450)

در روایت مرسلی در کافی آمده است: خداوند آنگاه که اراده کند حکمی را واجب نماید، به تدریج آن را وضع می نماید، تا مردم برای پذیرفتن آن آماده شوند و با امر ونهی الهی انس بگیرند. این شیوه خداوند بر پایه تدبیر و به صلاحدید مردم است و باعث می شود مردم به فرمان خداوند عمل کنند و کمتر از آن بیزار شوند (الحرالعاملی، اصول کافی، ج 17، ص 242، روایت 14)

در گذشته اشاره شد که مبنای دین جذب قلوب می باشد، لا اکراه فی الدین

آقای رحیم نوبهار، در مقاله ای در تحت عنوان بررسی قاعده فقهی حرمت تنفیر از دین در یادنامه دکتر شهیدی ( https://ensani.ir/fa/article/7397) مفاد این قاعده را بر ادله احکام الزامی نیز حاکم می داند، جز مواردی که احراز شود، حکم اولی دارای چنان اهمیت و ملاک اقوایی ست که شارع به هیچ رو راضی نیست مکلفان عمل به آن را ترک نمایند مشابه قاعد نفی حرج!

آیت الله منتظری در رساله استفتائات خود می نویسد: اگر اقامه برخی حدود با کیفیت ویژه آن در منطقه ای خاص یا در همه مناطق و یا در برهه ای از زمان، موجب تنفر افکار عمومی از اسلام و احکام آن و در نتیجه، تضعیف اساس دین گردد، حاکم مسلمین یا متولی حوزه می تواند بلکه موظف است اقامه آن حد را تا حد زمان توجیه افکار عمومی نسبت به مقررات و حدود اسلامی و علت وضع آنها تطبیق نماید (منتظری، حسینعلی، رساله استفتائات، ج 2، ص 510، قم، نشر سایه، 1383).

آقای رحیم نوبهار، امر به معروف و نهی از منکر از جمله فرایضی می داند که نباید بگونه ای باشد که مایه دین گریزی مردم شود.

آیت الله العظمی خمینی تصریح نموده که هرگاه امر به معروف و نهی از منکر موجب وهن شریعت شود، جایز نیست، مگر اینکه از موارد مهم باشد. (الموسوی الخمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، ج 1، ص 467، قم، دارالعلم.)

در روایات نیز به صراحت می‌خوانیم: «کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً» یعنی رفتار شما باید مایه زینت ما باشد، نه خفت ما.