آقای احمدالحسن، ادعای علم لدنی و عصمت دارد. تبلیغ کنندگان ایشان، وی را بدلیل داشتن عصمت، مناسب ترین شخص برای رهبری ایران به هنگام اعتراضات معرفی می نمودند. سال ها پیش از تبلیغ کنندگان ایشان سوال کردم که بعد از ایمان آوردن به ایشان، وجوهات شرعیه را باید به چه کسی پرداخت کنم؟ گفتند باید به ایشان پرداخت شود. هنگام پیاده روی اربعین مرکب برپا می کنند. تبلیغ کنندگان بسیاری دارد که مشخص است رایگان فعالیت نمی نمایند. به عقیده بنده مشخص هست که یک دکان باز کردن جدید هست.
ایشان خود را یمانی موعود، از نسل مهدی موعود، از مهدیین می داند. ایشان خود را از نسب مهدی موعود می داند.
طرفداران ایشان چون مردم یمن عمدتا مذهب زیدیه دارند، استدلال می نمایند که یمانی مردم یمن نیستند. همچنین احادیثی علی الخصوص در اهل سنت درباره برحق بودن یمانی وجود دارد که با استدلال به آن ، معتقدند یمانی تنها می تواند معصوم باشد.
مردم یمن حدود 55% اهل تسنن، 45% شیعه می باشند. بیشتر سنی ها، شافعی می باشند. بخش عمده شیعه هم زیدی ها می باشند.
یمن جزء فقیرترین کشورها هست. زیدی ها به قائم و یاری او اعتقاد دارند. همچنین به عقیده بنده عربستان بی رحمانه آنان را تحت فشار قرار داده است تا دولت سابق خود را دوباره بپذیرند. تحت محاصره اقتصادی می باشند و از نظر انسانی در وضعیت بحرانی قرار دارند، حتی کودکان آنان با خطر جدی مرگ ناشی از گرسنگی روبرو هستند که مایه تاسف و ناراحتی هست.
یکی از مواردی که در احادیث ما درباره یمانی هست، این هست که بعد از ظهور یمانی، فروش اسلحه حرام هست.
البته اقلیتی محدود هم در این کشور با پشتیبانی حکومت شرور ایران، هم بعضا جرقه افکنی و آتش افروزی می نمایند که پسندیده نیست و مشکل آفرین نیست. نباید صدوا عن سبیل الله محسوب شد.
آنچه از مجموع روایات حاصل می گردد اینست یمانی نشانه هایی دارد. یکی قیام و پرچم یعنی دارای عقبه نظامی می باشد و دوم مشهور آن است که مکان آن یمن، صنعاء می باشد و یا قحطانی نام برده شده که آن هم به یمن منسوب بوده. اما در روایاتی، به دجالی اشاره شده که از بصره می آید.
سید بن طاووس رضوان الله علیه روایت کرده که امیر المومنین علیه السلام در بخشی از سخنان خود فرمودند:
برحذر باشید از دجالی که از بصره خروج میکند، او از من نیست و او مقدمه کلیه دجالهاست. (نشانههای ظهور امام زمان علیه السلام، ترجمه الملاحم و الفتن، تالیف سید بن طاووس، صفحه ۳۵۹)
یکی دیگر از مستندات طرفداران احمدالحسن، حدیث وصیت می باشد. از جمله روایاتی که درباره ماجرای وصیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گزارش داده است، روایتی از کتاب غیبت طوسی میباشد که با مضمون خطبه غدیر و سایر روایات مربوط به ماجرای وصیت و همچنین با هیچکدام از روایات متواتر در خصوص عدد و اسامی اوصیاء (علیهمالسّلام) سازگاری نداشته و عدد اوصیاء را ۲۴ تن معرفی کرده است. این روایت؛ مستمسک احمد بصری برای اثبات وصایت برای مهدیین است. در این روایت آمده است:
«خبر داد به ما جماعتی از ابی عبدالله الحسین بن علی بن سفیان البزوفری از علی بن سنان الموصلی العدل از علی بن الحسین از احمد بن محمد بن الخلیل از جعفر بن احمد المصری عمویش حسن بن علی از پدرش از امام صادق (علیهالسّلام) از پدرش امام باقر (علیهالسّلام) از پدرش امام زین العابدین (علیهالسّلام) از پدرش امام حسین (علیهالسّلام) از پدرش امیرالمومنین (علیهالسّلام) که فرمود: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در شبی که وفاتش در آن واقع شد، به علی (علیهالسّلام) فرمود: ای اباالحسن، کاغذ و دواتی بیاور و رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وصیت خود را املاء فرمود تا این که بدین جا رسید که فرمود: یا علی! بعد از من دوازده امام میباشند و بعد از آنها دوازده مهدی هستند. پس تو یا علی اوّلین از دوازده امام میباشی.... و تو پس از من خلیفه من بر امتم هستی، هر گاه وفاتت رسید، به پسرم حسن که بخشنده است واگذار کن، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرم حسین شهید زکی مقتول واگذار کند، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرش علی ذی الثفنات (فردی که اعضای سجده او در اثر کثرت سجود پینه بسته) واگذار کند، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرش محمد باقر واگذار کند، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرش جعفر صادق واگذار کند، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرش موسی کاظم واگذار کند، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرش علی رضا واگذار کند، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرش محمد تقی که ثقه است واگذار کند، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرش علی ناصح واگذار کند، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرش حسن فاضل واگذار کند، هر گاه وفاتش رسید آن را به پسرش محمد مستحفظ از آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) واگذار نماید، پس آنها دوازده امام هستند. سپس بعد از او دوازده مهدی میباشند. هرگاه وفاتش رسید آن را به پسرش مهدی اول واگذار کند، برای او سه اسم است. یک اسمش مانند اسم من، و اسم دیگرش اسم پدر من است، و آنها عبدالله و احمد هستند، و نام سوم مهدی است. و او اولین مومنان است». (طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۱۵۰)
حدیث وصیت از نظر علم رجال، ضعیف السند است. همچنین درباره دوازده مهدی بعد از دوازدهم امام و نام اولین آن ها، خبر واحد محسوب می گردد و به عقیده بنده و تعدادی دیگر از علماء، خبر واحد حجیت ندارد.
همچنین در آن گفته شده که مهدی موعود به هنگام رسیدن زمان وفات، آن را به فرزندش تسلیم می کند. آیا مهدی وفات کرده است؟ بطور کلی ادعاهای طرفداران احمدالحسن متناقض می باشد. در ابتدا می گفتند ایشان از نسب مهدی موعود هست و حکومت بعد از ظهور مهدی موعود به ایشان می رسد. مدتی هست می گویند ایشان آمده است تا زمینه برای ظهور مهدی موعود را آماده و فراهم نماید.
در کتب نگاشته شده توسط طرفداران ایشان، احادیثی درباره دوازده مهدی بعد از دوازده امام ذکر شده است. اما دقت نمایید این نوشته های مورد اشاره، دوازده مهدی بعد از دوازده امام ذکر نموده اند. در عموم این نوشتارها، ظهور دوازده مهدی، بعد از قائم، یا بعد از وفات امام دوازدهم ذکر گردیده است. آیا قائم ظهور یافته است که احمد الحسن اولین مهدیین باشد؟ یا ایشان فوت نموده است؟
یکی از القاب مشهور امام مهدی، خاتم الاوصیاء هست. یعنی ایشان آخرین وصی می باشند. این جزء محکمات می باشد. پس از ایشان دیگر به وراثت و نسب نیست و وصلی وجود ندارد. فقط رجعت هست. باید بین متشابهات و محکمات تفاوت قائل شد.
طرفداران ایشان یک معصوم جدید خلق نموده اند و ادامه هم دارد. یعنی فرزند ایشان هم بعدا قرار است دومین مهدیین باشد و او هم معصوم خواهد بود. حال آنکه احادیث درباره اینکه دوازده امام وجود خواهد داشت در شیعه اثنی عشریه، شهرت دارد.
یکی دیگر از دلایل طرفداران ایشان تمسک جستن و ذکر رویاهایی است که طرفداران ایشان ذکر می کننده دیده اند. حال آنکه رویا حجت محسوب نمی شود. عقل ست که حجت محسوب می شود. انسان اگر با عقل خود بسنجد، تناقضات آشکار است و مشخص است که یک دکان باز کردن جدید می باشد.
رویای صالحه کاملا درست در میان عامه مردم نداریم. رویای عامه مردم، یا توهم، یا خیال، یا شیطانی ، یا حداکثر ترکیبی از پرداخته شده توسط عالم ملکوت و شیاطین می باشد. بخشی درست، بخشی اشتباه یا آزمون و امتحان می باشد. ارتباط هم به تقوای شخص دارد.
در گذشته در جنگ ها پرچم می افراشتند و آن پرچم نباید سرنگون می گردید. لذا عبارت پرچم یمانی در احادیث مشخص می نماید که یمانی دارای عقبه می باشد و این یک مشخصه مشهور در روایات می باشد. در بعضی روایات به جای پرچم، به قیام یمانی اشاره شده است. قیام در برابر ستمکار می باشد که آن هم موید عقبه داشتن یمانی می باشد.
یکی از دلایل دیگر آن ها استناط به حدیث از امام حسن عسکری می باشد: اسباطنا خلفاء الدین و حلفاء الیقین و مصابیح الامم و مفاتیح الکرم، می گویند پس نوه های امام حسن عسکری هم خلفاء دین محسوب می شوند.
حال آنکه گفته شده اسباطنا، ضمیر نا در عربی به معنی ما می باشد. نگفته اسباطی یعنی برای من. و ضمیر ما به نور واحد، اهلبیت اشاره می کند.