داستان خلقت انسان/ فرگشت(2)

در مقاله پیشین توضیحات کمی در زمینه عدم لزوم اشاره به فرگشت در قران داده شود. در سوالات و پاسخ هایی که تحت مقاله پیشین مطرح شد، نکات بیشتری مطرح گردید که آن ها را در سری دوم این مقاله بصورت جمع آوری شده بیان می کنم.

 

سلول، میکروب در قرن 18 میلادی کشف شدند. فسیل ها، سنگواره ها و آرشیوی از آن، شناسایی گونه های مختلف جانوری در قرن 19 میلادی ایده فرگشت را به داروین داد. چرا  قران باید اطلاعات علمی که 12 قرن بعد تازه شناخته و کشف می شود و آن موقع عقل بشر به آن می رسد را زودتر اعلام نماید؟

 

آیا ادعایی 12 قرن زودتر از موعد کشف آن توسط قران، منطقی و عقلانی می باشد؟ آیا قابل قبول توسط مردم عامه می باشد؟ آیا مردم حق نداشتند بخاطر آن ادعا اسلام را مسخره و رد کنند؟ آیا این ادعا بهانه ای برای رد اسلام توسط مشرکان نمی شد؟

 

هدف از ارائه اسلام، تقویت علم و دانش بشر نبوده است. هدف تعالی اخلاق و هدایت معنوی انسان ها بوده. بیان یک نظریه علمی بسیار پیچیده که برای بسیاری از انسان های عامه امروزی هم قابل درک و پذیرش نیست، بدون وجود شواهد و مدارک، کار درست و منطقی نبوده است.

 

تاریخ داستان آدم و حوا ، به اسلام بر نمی گردد. به زمان یهودیت بر می گردد. این داستان ابتدا در کتب مقدس یهود ذکر شده است. در حدود تقریبی 1200 سال قبل از اسلام. اسلام فقط این داستان را برای حفظ وحدت رویه با ادیان بار دیگر بیان کرده است.

 

یکی از اهداف ادیان در طول تاریخ دادن عزت نفس و کرامت به انسان ها بوده است. در کتب مقدس یهودیت، مدام از قوم یهود تعریف شده است. اینکه برترین قوم و مردم بر روی زمین هستند. این برای جبران حقارتی بوده است که فرعون به آنها تحمیل کرده بود.

 

ذکر فرگشت، اینکه انسان ها پسرعمو با شامپانزه ها می باشند، خلاف کرامت انسانی و هدف عزت نفس دادن به انسان ها توسط دین بوده است. بیان فرگشت مصلحت هم نبوده است. هنوز هم کسانی هستند که دون شان خود می دانند که خود را دارای نیای مشترک با شامپانزه ها و پسر عمو با آنها بدانند.

 

همین داستان سمبولیک آدم و حوا بسیار آموزنده است. در مقاله تاملی درباره گناه و قاعده زرین اخلاق درس هایی از آن را ذکر کردم. در مقاله بعدی هم درس مهم دیگری از این داستان ذکر می کنم. خدمت شما عرض کنم این داستان نه تنها برای انسان ها بلکه برای همه موجودات و موجودات غیبی هم آموزنده است.

 

 

 

اگر اسلام درباره آفرینش داستان متفاوتی و غیر قابل باورتری برای عامه مردم (فرگشت) نسبت به یهودیت تعریف می نمود آیا آن وقت یهودیان به اسلام خرده نمی گرفتند؟ چون دین خود را از طرف خداوند می دانستند حق نداشتند ادعا کنند که اسلام که داستان متفاوتی تعریف می کند از طرف خداوند نیست. اسلام یهودیت را بعنوان یکی از ادیان ابراهیمی تایید کرده است، آیا می تواند داستانی بغیر از داستان آدم و حوا برای آفرینش تعریف کند؟

 

مساله وحدت رویه بین کتب آسمانی و ادیان الهی مهم است. برای اینکه برای مردم مشخص شود منبع صدور این کتب و ادیان از یک جا می باشد، باید یک حداقل وحدت رویه ای وجود داشته باشد تا مردم بدانند منشا ادیان الهی از یکجا می باشد و از یکجا سرچشمه می گیرد.

 

هدف از اسلام و سایر ادیان علم آموزی نبوده است. ملائکه و فرشتگان بطور کلی از نظر انتقال اطلاعات اقناعی عمل می کنند. تا آنجایی اطلاعات می دهند که فرد و یا جامعه مورد هدف اقناع گردد. به زبان علم آن روز صحبت می کنند. آنها اگر برای شما سوال مشکلی ابهامی پیش بیاید، در محدوده باورهای ذهنی خودتان یا مردم آن زمانه، سعی می کنند آن سوال یا مشکل یا ابهام را پاسخگویی کنند و شما را اقناع کنند. آن پاسخ می تواند راست باشد می تواند دروغ باشد. هدف اصلی شون برای برقراری ارتباط با انسان ها و هدف اصلی ادیان می توان گفت تعالی انسان ها بوده است.

 

دکتر سروش در ویدیویی سخنان جالبی می گفت. همانطور که می دانید ایشان فلسفه علم و تاریخ خوانده است. ایشان می گفت در دانشگاه یکی از اولین چیزهایی که به ما گفتند این بود که فکر نکنید آنها که معتقد بودند عناصر اربعه داریم آب خاک باد آتش و همه جهان از این عناصر اربعه ایجاد شده است، آدم های ابله احمق و ساده ای بودند. اتفاقا عالمان و دانشمندان آن زمان به این نظر معتقد بوده اند. در تحلیل ادیان باید نگاه تاریخی را داشت وگرنه مسائل قابل درک برای انسان های امروزی نخواهند بود.

 

داستان سمبولیک آدم و حوا، بسیار آموزنده است. دارای پندها و نکات اخلاقی مختلفی می باشد. نفی قیاس کردن، نفی خودخواهی و خودپرستی، امکان اینکه انسان برتر از فرشتگان شود از جمله نکات اخلاقی و آموزنده این داستان می باشد. درس های پیشرفته ای هم می توان از این داستان گرفت که یکی از آن ها را در مقاله اومانیزم الهی، انسان مرجع مشروع امر[1] بیان کرده ام.

 

درباره نظریه فرگشت و فرایند انتخاب تصادفی باید بگویم فرضیه دیگری نیز مطرح شده است که طراحی هوشمند نامیده می شود. بر اساس معتقدند که فرایند انتخاب هوشمندانه نیز بوده است.

 

پروردگار می فرمایند:

اما بدانید و آگاه باشید! فرگشت جزیی از حقیقت و البته عمده آن می باشد. اما روند خلقت هوشمند هم بوده است. ما برای کاهش فشار شما انسان ها مقدر ساخته ایم گوش هایتان درازتر شود. صبور باشید. میلیون ها سال طول خواهد کشید. نتیجه را خواهید دید. تمام. والسلام.


 

مراجع

[1] http://www.neeloofar.org/critic/230-majid-noandish/1811-230297.html