برائتی ها

یک روحانی، نقل حدیثی گذاشته بود مبنی بر خوش بحال شیعیان ما که در ولایت ما و برائت از دشمنان ما ثابت قدم هستند. در این حدیث درباره این شیعیان گفته شده بود که از ما هستند و ما از آنها هستیم. آنها از امامت ما راضی و ما از آنها راضی هستیم. وعده بهشت داده شده و اینکه قسم به خدا که آنها روز قیامت با ما هستند.

هاتفی از غیب می فرمایند:

در زمان ائمه اطهار، ایشان دشمنانی از اهل سنت داشتند، صاحب منصب عمدتا دشمنان اهل بیت بودند، آن موقع برائت جستن از دشمنان ایشان پاداش عظیم داشت اما امروزه چنین نیست،  اهل سنت ناصبی دشمن اهل بیت نیستند، فقط قبول ندارند، زمانه تفاوت کرده ، پروردگار متعال اکنون اراده یکسان نگری اتحاد انسان ها از فرقه ها و اقوام مختلف بر خلاف رسم مالوف و پیشین نموده اند. اکنون برائت نه تنها پاداش بلکه کیفر هم دارد بر شماباد بر تلاش بر اتحاد و یکسان نگری (عدم تمایز و برتری قائل شدن) خودتان با دیگر فرق، تمام. والسلام علی من اتبع الهدی

پيامبر صلي الله عليه و آله:ايّاكُمْ وَ التَّلَوُّنَ فى دينِ اللّه ِ فَاِنَّ جَماعَةً فيما تَـكْرَهونَ مِنَ الْحَقِّ خَيْرٌمِنْ فُرْقَةٍ فيما تُحِبّونَ مِنَ الْباطِلِ وَ اِنَّ اللّه َ سُبْحانَهُ لَمْ يُعْطِ اَحَدا بِفُرْقَةٍ خَيْرا مِمَّنْمَضى وَ لا مِمَّنْ بَقىَ ؛

 

از چند رنگى و اختلاف در دين خدا بپرهيزيد، زيرا يكپارچگى در آنچه حق استولى شما آن را ناخوش مى داريد، از پراكندگى در آنچه باطل است اما خوشايند شمامى باشد، بهتر است. خداى سبحان به هيچ يك از گذشتگان و باقى ماندگان بر اثر تفرقهو جدايى خير و خوبى عطا نكرده است. [نهج البلاغه، از خطبه ۱۷۶]

 

در همسایگی ما پاکستان، شیعیان در اقلیت قرار دارند و هر از چندگاهی تحت حملات انفجاری حتی انتحاری ناشی از اختلافات فرقه ای قرار می گیرند. لعن خلفای ثالث، ساخت تگ بین المللی و این قبیل امور تنها بر آتش خشم سنی ها و فرقه ها مربوطه و آتش دوزخ لعن کنندگان می افزاید و ثمر و سود دیگری ندارد!

 

عمر بن خطاب را حرام زاده می دانند، حال آنکه برای اثبات حرام زاده بودن نیازمند وجود چهار گواه می باشد وگرنه مستوجب حد قذف می باشد!

 

منابع روایی اشان ضعیف که آنهم تازه به تاویل و تفسیر آن می پردازند، بواقع تفسیر به رای می نمایند، دین را وسیله نموده اند برای آنچه خود به آن باور پیدا کرده اند نه اینکه سعی نمایند حقیقت را از دین دریابند!

بطور کلی شیطان، طبق تجربه و همچنین مطالعاتم ، به دنبال برانگیختن نزاع جدل و دشمنی میان انسان ها می باشد.

 

در آیه 53 سوره اسراء آمده است:

وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا

و به بندگانم بگو: «آنچه را كه بهتر است بگويند»، كه شيطان ميانشان را به هم مى‌زند، زيرا شيطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است.

آیه با اهمیتی می باشد، خطاب مستقیم پروردگار به بندگان هست!

لذا تسامح یا افزایش مدارا برای همزیستی مسالمت آمیز یکی از ارکان جوامع امروز محسوب می گردد! امروزه بشر متراکم تر در کنار هم زیست می نماید، تنوع عقاید، باورها بسیار افزایش یافته ست، لذا تسامح بسیار لازم و ضروری می باشد!

برائتی ها به احادیث مختلفی بر لزوم برائت جستن از اهل سنت و تبری که از فروع دین اسلام در مذهب شیعه می باشد تمسک می جویند.

از ملکوت می فرمایند:

امروزه تبری عموما زبانی نیست، اکنون عموما به قلب هست، در عدم حب و وابسته شدن عموما خلاصه می گردد، تمام، والسلام.

یکی از احادیث مذکور این هست:

امام صادق (علیه‌السّلام)بعد از هر نماز واجب لعن می کرد چهار مرد ملعون و چهار زن ملعون را،  اما مردان عبارتند از: ابابکر؛ عمر؛ عثمان؛ معاویه و زنان عبارت بودند از عایشه؛ حفصه؛ هند و ام الحکم خواهر معاویه (الكافي ج3 ص342).

بررسی این روایت نشان می دهد که در مجموع این روایت به جهت سندی ضعیف است. هم چنان که اصلا دلیل لعن دائمی ام الحکم نامشخص است و بنظر می آید صرفا نام وی برای افزوده شدن به تعداد چهار زن و کامل شدن آن ذکر گردیده است.

علامه مجلسی در «مرآة العقول»، این روایت را مجهول می‌داند و به نظر می‌رسد ضعف این روایت بیشتر از مجهول بودن آن است. در سند این روایت، «الخیبری» وجود دارد که علمای رجال، او را اهل غلوّ و ضعیف دانسته‌اند ...

و همچنین «ابی‌سلمه السَّرَّاج» نیز فرد مجهولی بوده و توثیقی از او وجود ندارد. در مجموع این روایت به جهت سندی ضعیف است.

 

رسول خدا ص :

شیعه ما کسی است که از ما پیروی کند و از آثار و سخنان ما تبعیّت نماید و به کارهای ما اقتدا کند (میزان الحکمه، حدیث 9937)

امیرالمومنین بخاطر حفظ امت اسلام و عدم ایجاد تفرقه میان آن دست به شمشیر نبردند، یکی از دلایل امام حسن (ع) برای صلح نیز این بود، حال اگر شیعه یا مقتدی به ایشان هستیم، لازم است که به ایشان اقتدا نماییم!

درباره این وقایع، در برخی روایات از امیرمؤمنان (علیه السّلام) روایت شده: «به خدا سوگند! اگر از تفرقه میان مسلمانان، بازگشت دوباره کفر و نابودی دین نمی‌ترسیدم، قطعا برخورد من با مخالفان، غیر از آن چیزی بود که الآن است (شرح نهج البلاغه، إبن أبی الحدید، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 1، ص 184)

در سوره آل عمران آیه 103:

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ....

در سوره انفال، آیه 46:

وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ

و همه پیرو فرمان خدا و رسول باشید و هرگز راه اختلاف و تنازع نپویید که در اثر تفرقه ترسناک و ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود خواهد شد، بلکه همه باید یکدل، پایدار و صبور باشید، که خدا همیشه با صابران است.

همچنین فقها احکامی بر تقیه مداراتی دارند که بر اساس احادیث ست بر جلب حب برادران اهل سنت و ...

راستش دلیل این کینه و نفرت را متوجه نمی شوم، انحرافی در گذشته ۱۴۰۰ سال پیش روی داده چرا باید تاکنون آن را ادامه دهیم؟ محترمانه مودبانه در کنار هم زندگی کنیم تبری هست عدم حب عدم فراهم شدن شرایط ناثیرگذاری ، وابستگی هست،

خیری که این لعن علی الخصوص علنی امروزه دارد را متوجه نمی شوم، مراسمات خاص و ایام های خاصی که بدعت نهاده شده شر آنها بیش از خیر آن هست. کاشتن بذر تفرقه میان شیعه و سنی می باشد. حال آنکه می توانیم چون انسان بطریق انسانیت در کنار دیگران ولو با داشتن عقاید متفاوت زندگی نماییم. بیایید روح و عقاید خویش را زیبا و لذتبخش از نظر معنوی گردانیم کینه و نفرت آنهم بی حاصل از خویش بزداییم.

برائتی ها دچار افراط در تبری شده اند و به همین دلیل اسم شان را گذاشته اند برائتی!!

حال آنکه از پیامبر اکرم (ص) نقل گردیده است:

ای مردم! بر شما باد به میانه روی، بر شما باد به میانه روی، بر شما باد به میانه روی

راه آن است که اعتدال در فروع چون تولی تبری رعایت گردد!

آنان با آتئیست ها یهودیان مسیحیان کاری ندارند اما سرسوزنی انصاف در حق هم کیشان خود اهل سنت ندارند،  شگفتا!

در پاکستان، شیعیان در اقلیت هستند، کاشتن بذر نفاق و کینه توسط شیعیان ایران که در اکثریت هستند، ممکن است باعث وقوع حملات، انفجارها، حتی عملیات انتحاری علیه اقلیت شیعیان در پاکستان گردد!

مرحوم مجتهد تقلید، بهجت درباره تفرقه افکندن بین مذاهب اسلامی می گوید:

چه بسا این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد، در اینصورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.

البته برائت جستن از ظالمان عملی پسندیده و لازم است. در روایات بر تبری جستن از دشمنان محمد و آل محمد تاکید گردیده است.

دشمنان اهل بیت آنان هستند که در عصر غیبت بر ظلم و ستم بر شیعیان از یکدیگر پیشی گرفته اند، باور ندارید، تحقیق نمایید! روایات و احادیث بنگرید

متاسفانه برائتی ها آدرس غلط می دهند، تمام سنی ها و کسانی که معتقد به امامت امیرالمومنین نیستند را دشمن محمد و آل محمد بر می شمارند!

 در فرازی از زیارت عاشورای نقل شده آمده:

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد ....

سخن از ظلم ست نفی ظالم آیا فقط اختصاص دارد ظالمین به محمد و آل محمد؟ در آن زمان ایشان پاکترین و برگزیده ترین بودند، اما خودپرست و خودخواه نیستند که فقط ظالمین در حق خود را لعن نمایند، نفی ظلم ست در حق مردان پاک خدا

نفی ظلم ست درحق همه مستضعفین حی یا مرحوم، خاص اهل بیت نیست، عام ست، کونوا للظالم خصما...

در انتها پروردگار می فرمایند:

برائتی ها! بر اعمالی عبث بذر نفاق لجاجت ننمایید! آن نمایید که خدمت خلق خدا در راه کسب رضایت حق باشد، امری بود مربوط به گذشته جزایشان با من ست، برگی از قلم نخواهد افتاد! اما مستور دارید مصلحت امت اسلام درین است، تمام، والسلام علی من اتبع الهدی.

فردی عبارت برگی از قلم نخواهد افتاد در این وحی دریافتی بالا را به تمسخر گرفت،

سوره القلم، آیه 1:

ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ

ن (قسم به نون که شاید نام نور و ناصر حق یا لوح نور خداست) و قسم به قلم (علم فعلی ازلی) و آنچه (تا ابد در لوح محفوظ عالم) خواهند نگاشت.

متاسفانه برائتی ها دهه هایی بنام دهه محسنیه در آغاز ربیع الاول و دهه مسلمیه پیش از آغاز محرم بدعت نهاده اند که عبث و بیهوده می باشند.

عزاداری، مجلس برای ائمه اطهار علیهم السلام، برای آشنایی بیشتر با سیره ، معارف آنان می باشد. محسن فرزند زهرا چه سیره و معارفی داشته که برای وی دهه برگزار می کنند. دهه!!!

نقطه مثبت برائتی ها این می باشد که مخالف جمهوری اسلامی در عین حفظ دین خود هستند. اما در عوض تلاش برای برداشتن گام های موثر، خود را گرفتار اموری عبث و بیهوده نموده اند که هیچ اجر و پاداش که ندارند بلکه ممکن است کیفری عظیم نیز بدنبال داشته باشند.