مجید نواندیش : در دوران پیامبر بت پرستان، بت ها را خدا نمی دانستند، بلکه آنها را شفیع نزد خداوند می دانستند. امروزه دیگر کسی بت و سنگ را بعنوان خدا نمی پرستد. ولی الان آدم ها بت شده اند. بعضی ها آدم ها بتشان شده است. باید این گونه بت پرستی هم با آن مبارزه کرد و این بت ها را هم شکست. در توبه 31، در شرح یهودیان می فرماید: اینان دانشمدان و راهبان را به جای خدا به پروردگاری گرفتند، آیا ممکن نیست که ما هم دچار همین اشتباه شده باشیم؟
سنی ها اشکالی که از قدیم به شیعه می گرفتند این بود که شیعه ها را مرده پرست می دانستند. با روندی که ما امروز مشاهده می کنیم باید بگویم این واقعیت پیدا کرده است. تعدد امامزاده ها و ... همه نشان از مرده پرستی دارد. البته من با توسل به معنای حقیقی آن بر خلاف سنی ها معتقد هستم. اما به معنای حقیقی آن، اینکه ائمه را فقط وسیله ای برای استجابت نزد خداوند قرار دهیم. متوجه باشیم که براوردنده دعاها و خواسته ها فقط خداوند است و ائمه فقط وسیله و مایه آبروی ما نزد خداوند هستند. اما چقدر از مردم با این معنا آشنا هستند و آن را رعایت می کنند؟ سجده ها در درگاه ائمه، امام زاده ها و ... نمونه های آشکاری از شرک می باشند. یا عموما مردم حاجت هایشان را از ائمه یا امام زاده ها می خواهند.
فقهای قدیم کشیدن صور و شمایل انسان و همچنین مجسمه انسان ساختن را حرام می دانستند که بنظرم می تواند نمونه ای از تلاش برای جلوگیری از شیوع انسان پرستی باشد. همچنین احادیثی وجود دارد که در هنگام ذکر نشانه های ناگوار زمان ظهور، به آباد شدن قبور در کنار دیگر نشانه ها اشاره می کند.
متاسفانه جامعه ایران علاوه بر مرده پرستی به زنده پرستی هم مبتلا می باشد. دوران پهلوی و حکومت شاهنشاهی و پس از آن حکومت ولایت فقیه سبب شده است که زنده پرستی هم یکی از افات موجود در جامعه ایران باشد. نشانه های شرک در اسلام بسیار است، کافی است کتاب گناهان کبیره آقای دستغیب را نگاه کنید. رابطه مریدی و مرادی و ... از جمله مصادیق شرک شمرده شده است. در سوره حج 73 آمده: ضعف الطالب و المطلوب (هم اين طلب كنندگان و عابدان ضعيف و ناتوانند و هم آن مطلوبان و معبودان)
توحید حقیقی، باعث رفع ضعف و حقارت نفس و ایجاد عزت نفس می شود. انسان را از وابستگی نجات داده و اجازه مستقل فکر کردن را می دهد. غل و زنجیر تفکر را پاره می کند و انسان را به آزادگی می رساند. تفکر را از یوغ بندگی غیر نجات می دهد. موجب آزادگی و استقلال تفکر، اندیشه و شخصیت می گردد. توحید و شرک مبحث ساده ای نیست. حدیث است همانا شرک نامحسوس تر از راه رفتن مورچه در یک شب تاریک بر روی تخته سنگی سیاه است.