در بیان لغت شناسان اخلاص از ماده «خلص» به معنای «پیراستگی از آمیزهها» است. ضد اخلاص ریا و سمعه است «ریا» مشتق از «رؤیت» به معنای «دیدن» است و در اصطلاح به معنای «طلب منزلت و مقام در قلوب مردم با ارائه اعمال نیک» است. به تعبیر خواجه نصیر طوسی ریا آن بود که غرض دیگر با آن درآمیزد؛ مانند حب جاه و مال یا طلب نیکنامی یا طمع ثواب آخرت (طوسی، اوصاف الاشراف، ص 50.)
سمعه از ریشة مسمعه نیز به معنای رساندن عمل به گوش دیگران به انگیزه طلب منزلت در دل «مردم» است.
قرآن از قول ابليس مي فرمايد:
فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعِينَ إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (سوره ص، آیه 83)
به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان مخلَصت! گمراه خواهم كرد.
محور قبولى عمل، «اخلاص» است،
على(ع) فرمودند: أَنَّكَ لِمَنْ يُتَقَبَّلْ مِنْ عَمَلِكَ اِلَّا مَا أَخْلَصْتَ فِيهِ (غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سيد مهدى، دار الكتاب الإسلامي، قم، 1410 قمری، چاپ: دوم، ص 265، حکمت 2؛ ميزان الحكمة، ري شهري، محمد، تحقيق: دار الحديث، دار الحديث، 1416 قمری، چاپ: اول، ج 7، ص 161)
قبول نمى شود از عمل تو مگر عملى كه در آن اخلاص داشته باشى
پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله)، در سرزمين منا، در حجة الوداع، در مسجد خيف، خطبه اى ايراد كردند و در ضمن خطبه فرمودند: «نَصَرَ اللّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِى فَرَعَاهَا ثُمَّ بَلّغَهَا اِلَى مَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا فَرُبّ حَامِلِ فِقْهٍ غَيْرِ فَقِيهٍ وَ رُبََّ حَامِلِ فِقْهٍ اِلَى مَنْ هُوَ اَفْقَهُ مِنْهُ ثَلَاثٌ لَايَغُلَّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ اِمْرَءِ مُسْلِمٍ، اِخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلِّهِ وَ النَّصِيحَةُ لِاَئِمَةِ الْمُسْلِمِينَ وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ»؛
خداوند كمك و يارى نمايد كسى را كه سخن مرا شنيد و آن را حفظ كرد و به كسانى كه نشنيدند رساند، چه بسيار دارنده فقه كه خود غير فقيه است و چه بسيار دارنده فقهى كه فقه را به فقيه تر از خود مى رساند، سه چيز است كه قلب مسلمان در آنها كينه توزى را روا نمى دارد: 1ـ اخلاص در كارها براى خدا 2ـ نصيحت پيشوايان و رهبران مسلمين 3ـ ملزم شدن به اجتماع مسلمانان يعنى همكارى با مسلمانان. (اين خطبه را عده اى از بزرگان در كتاب هاى خود نقل كرده اند، از جمله على بن ابراهيم قمى(رحمه الله) در تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، عبد على بن جمعه، تحقيق: رسولى محلاتي، سيد هاشم، انتشارات اسماعيليان، قم، 1415 قمری، چاپ: چهارم، ج 5، ص 691، (سوره نصر، آيات 1 الى 3)؛ مرحوم طبرسى در الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، احمد بن على، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، نشر مرتضى، مشهد، 1403 قمری، چاپ: اول، ج 1، ص 152 (احتجاجه ع على جماعة كثيرة من المهاجرين و الأنصار لما تذاكروا فضلهم بما قال رسول الله ص من النص عليه و غيره من القول الجميل)؛ شيخ صدوق در الأمالي، ابن بابويه، محمد بن على، كتابچى، تهران، 1376 شمسی، چاپ: ششم، ص 350، (المجلس السادس و الخمسون)؛ مجلسى در بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1403 قمری، چاپ: دوم، ج 97، ص 46، باب 5 (العهد و الأمان و شبهه)؛ نورى در مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج 11، ص 45، 18 باب (جواز إعطاء الأمان و وجوب الوفاء و إن كان المعطي له من أدنى المسلمين و لو عبدا و كذا من دخل بشبهة الأمان)؛ تاريخ مدينة دمشق و ذكر فضلها و تسمية من حلها من الأماثل، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي المعروف بابن عساكر، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، دار الفكر، بيروت، 1995 میلادی، ج 37، ص 403)
پيامبر(صلى الله عليه و آله) در اين جملات، اخلاص را مقدم بر دو چيز ديگر كرده اند و تأكيد هم فرموده اند كه به كسانى كه حضور ندارند، اين جملات را برسانيد، گويا اين جملات از قوانين عمومى اسلام است
امیرالمومنین (ع) در حدیثی چنین می فرمایند: عملى كه از روی اخلاص باشد، ميوه اش بهشت است و عملى كه از روی ریا و سمعه و ... باشد، زقّوم جهنمى به همراه دارد. در روایات است که خداوند به عمل مخلصانه نگاه مى كند، گرچه از انسانى شقىّ صادر شود (نهج البلاغه، شريف رضى، محمد بن حسين، محقق / مصحح: صبحي صالح، هجرت، قم، 1414 قمری، چاپ: اول، ص 216، خطبه 154 (و من خطبة له ع يذكر فيها فضائل أهل البيت)؛ الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 1، ص 152، باب (السعادة و الشقاء)؛ ميزان الحكمة، ري شهري، محمد، تحقيق: دار الحديث، دار الحديث، 1416 قمری، چاپ: اول، ج 7، ص 165)
از نظر اسلام، عمل خالص هر مقدار هم که کم باشد بر عمل زیاد اگر خالص نباشد ترجیح دارد. در قرآن به موارد مختلفی اشاره شده که «کیفیّت» بهتر از «کمیّت» است؛ چراكه خدا «احسن عمل» را می خواهد نه «اکثر عمل» را (https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/416876)
«قرآن مجيد» همه جا كيفيّت را بر كميّت مقدّم مى دارد. به عبارت ساده تر، اعمال خالصانه و خوب هر قدر هم كه كم باشند، بر اعمال آلوده هرچند زياد باشند ترجيح دارد. به عنوان مثال: اگر كسى هر روز يك ختم «قرآن» به جا آورد، ولى نه تدبّرى، نه تفكّرى و نه عملى به همراه آن داشته باشد؛ در مقابل كسى كه روزى يك صفحه از «قرآن» را تلاوت مى كند؛ امّا همراه با تفكّر، تدبّر و عمل به مضامين و دستوراتش، طبق منطق «قرآن مجيد» كار فرد دوم - كه از كيفيّت بالاترى برخوردار است - را بر عمل فرد اوّل ترجيح مى دهد، يا مثلاً كسى ميليون ها تومان ظاهراً در راه خدا خرج مى كند؛ ولى آلوده به تظاهر و رياكارى است، امّا شخصى ديگر يك دهم مبلغ مذكور را با قصد قربت و مخلصانه در راه رضاى خداوند هزينه مى كند، در اينجا هم عملِ شخصِ دوم ترجيح دارد.
در هول آخرالزمان، به عقیده نگارنده، انجام اعمال خیر و عبادات، به شرط اخلاص، یگانه راه نجات و خلاصی از دست شیاطین و ابلیس لعین می باشد! از show off، خودنمایی در این زمینه ها خودداری نماییم! به فرموده عالم ملکوت، مراقبت بسیار لازم ست!!
عَلی قَدْرِ قُوَّةِ الدّینِ یَکُونُ خُلُوصُ النِّیَّةِ (غررالحکم، ص 93)
خلوص انسان به اندازهی قوت دین اوست
أوَّلُ الْإخْلاصُ الْیَأْسُ مِمّا فی أیْدِی النّاسِ (غررالحکم، ص 430)
سرآغاز اخلاص ناامیدی از ماسوی الله است.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلم فرمود:
أیُّهَا النّاسُ أخْلِصُوا أعْمالَکُمْ لِلّهِ تَعالی فَإنَّ اللهَ لایَقْبَلُ إلاّ ما خَلُصَ لَهُ.( تفسیر قرطبی، ج ٥ / ص ١٨٠ ذیل آیهی ٣٦ سوهی نساء)
ای مردم! اعمالتان را برای خدای متعال خالص کنید زیرا خدا عملی را میپذیرد که فقط برای او باشد.
نیکی چه کردهایم که تا روزی / نیکو دهند مزد عمل ما را
انباز ساختیم و شریکی چند / پروردگار صانع یکتا را
برداشتیم مهرهی رنگین را / بگذاشتیم لؤلؤلالا را
مولوی گوید:
زانک مخلص در خطر باشد مدام / تا ز خود خالص نگردد اوتمام
زانک در ره است و رهزن بی حد است / آن رهد کاو در امان ایزد است
آینه خالص نگشت او مخلص است / مرغ را نگرفته است او مقنص است
چونک مخلص گشت مخلص باز رست / در مقام امن رفت و برد دست
هیچ آئینه دگر آهن نشد / هیچ نانی گندم خرمن نشد
هیچ انگوری دگر غوره نشد / هیچ میوهی پخته با کوره نشد
پخته گرد و از تغیّر دور شو / رو چو برهان محقق نور شو
چون ز خود رستی همه برهان شدی / چونک بنده نیست شد سلطان شدی(مثنوی معنوی، دفتر اول، ص 261)
عالم ملکوت بطور غیررسمی می فرمایند: مخلَص آن ست که کثیر اعمال خود را پیراسته، بی توجه به غیر، برای رضای پروردگار انجام دهد. تمام. والسلام علی من اتبع الهدی.
اخلاص مراحل دارد، طیفی است، بالاترین مرحله آن عدم توجه به غیر در اعمال خیر و عبادت و گریختن از آن می باشد! بهترین و والاترین نوع صدقه را صدقه پنهانی گفته اند!
در سوره زمر آیه 11 آمده است:
قل انى امرت ان اعبد الله مخلصا له الدین
بگو من مامورم خدا را پرستش کنم، در حالى که دینم را براى او خالص کرده باشم!
در سوره صافات آیه 39 و 40 آمده است:
و ما تجزون الا ما کنتم تعملون - الا عباد الله المخلصین
شما جز به آنچه انجام مىدادید جزا داده نمىشوید، مگر بندگان مخلص خدا (که رابطه اى میان اعمال و جزاى آنها نیست، و بر سرخوان نعت الهى بى حساب پاداش مىگیرند).
در حدیث دیگرى که از بعضى معصومان: روایتشده مىخوانیم: وجدت ابن آدم بین الله و بین الشیطان فان احبه الله تقدست اسمائه، خلصه و استخلصه و الا خلى بینه و بین عدوه;
فرزندم آدم را در میان خدا و شیطان مىبینم، اگر خداوند متعال او را (به سبب تلاش و کوشش در راه اخلاص) دوست دارد، خالص و مخلصش مىسازد، وگرنه او را در برابر شیطان، رها مىسازد.
امیر مؤمنان على علیه السلام مىفرماید: الاخلاص اشرف نهایة; اخلاص باارزشترین مقامى است که انسان به آن مىرسد.
در تعبیر بلند دیگر مىفرماید: الاخلاص اعلى الایمان; اخلاص برترین مقام ایمان است.
در تعبیر پرمعناى دیگرى از همان امام مىخوانیم: فى اخلاص الاعمال تنافس اولوا النهى و الالباب; رقابت عاقلان و اندیشمندان با یکدیگر در اخلاص عمل است.
اخلاص تا آن حد اهمیت دارد که على علیه السلام آن را عبادت مقربان درگاه خدا مىشمرد، و مىگوید: الاخلاص عبادة المقربین.
در حدیثى از رسولخدا صلى الله علیه و آله مىخوانیم که فرمود: ان لکل حق حقیقة و مابلغ عبد حقیقة الاخلاص حتى لا یحب ان یحمد على شىء من عمل لله; هر حقیقتى نشانهاى دارد، هیچ بندهاى به حقیقت اخلاص نمىرسد مگر زمانى که دوست نداشته باشد که او را به خاطر اعمال الهىاش بستایید.
قرآن مجید مردم را دعوت به انفاق پنهان و آشکار هر دوکرده است.مىفرماید:«الذین ینفقوناموالهم باللیلوالنهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عندربهم ولاخوف علیهم ولاهم یحزنون;آنها که اموال خود را شب و روز، پنهان و آشکار انفاق مىکنند مزدشان نزد پروردگارشان است، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین مىشوند (سوره بقره، آیه274)
پیشوایان و امامان، با هدف مقتدا بودن برای مردم، بعضی هنگام ارجح ست که اعمالی را در ظاهر و جلوات اقدام نمایند تا هم ایمان مردم محکم تر گردد و هم از آنان فرابگیرند! به شرط عدم نیت ریا و سمعه!
در حديثى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مى خوانيم كه فرمود: «اما علامة المرائى فاربعة: يحرص فى العمل لله اذا كان عنده احد و يكسل اذا كان وحده و يحرص فى كل امره على المحمدة و يحسن سمته بجهده; اما علامت رياكار چهار چيز است: هنگامى كه كسى نزد اوست تلاش مى كند اعمال الهى انجام دهد و هنگامى كه تنها شد در انجام عمل كسل است! و در تمام كارهايش اصرار دارد مردم از او مدح و ستايش كنند، وسعى مى كند ظاهرش را در نظر مردم خوب جلوه دهد(تحف العقول، صفحه 17)
به عقیده نگارنده، اخلاص در آشکار، آن ست که دیگران مسبب تفاوت در عبادتت نگردند، انگار نه انگار باشند!
خداوند به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام وحی فرمود که:
یا مُوسی مَنْ کانَ ظاهِرُهُ ازْینُ مِنْ باطِنِهِ فَهُوَ عَدُوّی وَ مَنْ کانَ ظاهِرُهُ وَ باطِنُهُ سَواءً فَهُوَ مُؤْمِنٌ حقّاً، وَ مَنْ کانَ باطِنُهُ ازْینُ مِنْ ظاهِرِهِ فَهُوَ وَلِّی.
ای موسی آنکه ظاهرش زیباتر از باطنش باشد دشمن من است و آنکه ظاهر و باطنش یکی باشد مؤمن حقیقی است و آنکه باطنش زیباتر از ظاهرش باشد، ولی من است.
قال علی علیه السلام:
مَنْ لَمْ یخْتَلِفْ سِرُّهُ وَ عَلانِیتُهُ، وَ فِعْلُهُ وَ مَقالَتُهُ، فَقَدْ ادَّی الْامانَةَ وَ اخْلَصَ الْعِبادَةَ.
آنکه پنهان و آشکارش، و عمل و گفتارش با هم مخالف نباشد، امانت الهی را اداء و عبادت را خالصانه انجام داده است.
امام سجاد علیه السلام میفرماید:
اگر دیدید کسی رفتارش به ظاهر شایسته بود، از مال حرام اجتناب داشت، هیچگونه انحراف جنسی نداشت و عقل و خردش به ظاهر پسندیده بود، نباید گول او را بخورید تا بفهمید
«کیف مَحَبّته للرِئاسات الباطلهٔ و زُهدُه فیها فانّ فی الناس من خَسِر الدنیا و الآخرهٔ َیتْرُک الدنیا للدنیا و یَری اَنّ لذهٔ الرِئاسَهٔ الباطلهٔ افضَل من لَذهٔ الأمْوالِ و النِّعَمِ المُباحَهٔ المُحَلَّلَهٔ فیتْرُک ذلک اجْمَع طلَباً للرِئاسهٔ»؛
«چقدر تشنه قدرت و ریاست باطل است. چه اینکه کسانی هستند که دنیا را به خاطر دنیا ترک میکنند و اعتقادشان بر این است که لذتِ ریاست از لذت مال و دیگر نعمتهای حلال الهی برتر است. بدین علت از همه آنها دست میکشد که به ریاست برسد. چنین شخصی دنیا و آخرت را با هم از دست داده است»(بحارالانوار، ج۲، ص۸۴).
پیامبر توصیه می کردند مسلمانان ریش بگذارند و سبیل خود بتراشند، امیرالمومنین برای تفکیک یاران با خوارج توصیه نمودند سبیل نتراشند
در گذشته ظاهر راهی برای افتراق بود، امروز با ظاهر نمی توان آدم ها را شناخت، تزویر و ریا یکی از موجبات هست! در گذشته پوشش محدود بود، امروزه پوشش بسیار متنوع گردیده است